پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

ساخت وبلاگ

در مقابل عیبهای همسر چه رفتاری داشته باشیم

چگونگی برخورد با عیوب و ایرادهای همسرم رمز موفقیت در برطرف شدن مشکلات ارتباطی بین من و اوست. مانند هر نوع گفتگو و ارتباطی، دانستن نکات کلیدی در برخورد درست، لازم و ضروری است تا عشق و صمیمیت زناشویی ام را افزایش دهم و از تعارض و درگیری های بی مورد دور باشم. پس مهم است که بدانم و بتوانم با برخورد درست و بجای خود با عیوب همسرم از آن پلی برای ارتباط عاشقانه خودم با او ایجاد کنم.

آینه نمای خود باشم

خیلی مهم است که زمان مناسبی برای گفتگو انتخاب کنم، عدم توجه به این مسائل ممکن است گفتگوی مرا با همسرم به بن بست برساند

قبل از اینکه درباره عیوب همسرم با او گفتگو کنم ابتدا لازم است نگاهی به خودم بیندازم و ببینم آیا در این زمینه مشکلی ندارم. وقتی که به عیب های خودم توجه می کنم، باعث می شود تا برخورد منصفانه تری نسبت به او داشته باشم و کمکم می کند تا همیشه مشکلات را از او ندانم و برای ایجاد تعادل در رابطه تلاش بیشتری انجام دهم. این امر بسیار کمک کننده است و احساس امیدواری و اعتماد به نفسم بالاتر می رود و فشار روانی کمتری را حس می کنم و توانمندتر و بهتر با مسائل مختلف برخورد می کنم.

حساسیت به خرج ندهم

گاهی به این مسئله فکر می کنم که توجه به تمام عیوب و مشکلات همسر به معنای حساسیت زیاد است و حساسیت زیاد یعنی آسیب پذیر کردن ارتباط زناشویی، با این روش، انگیزه همسرم را برای بهتر شدن کم رنگ تر می کنم و حالت دفاعی در او بوجود می آورم پس بهتر است برخی عیوب  را که شخصی است و به روابط زناشویی ما صدمه نمی زند را نادیده بگیرم تا او در زندگی احساس راحتی و پذیرش از جانب من داشته باشد و علاقه و صمیمیت ما را بیشتر کند. حساس نبودن به من کمک می کند تا ارتباط خود را با همسرم بهبود بخشم.

در چه شرایطی عیوب همسر را بازگو کنم

خیلی مهم است که زمان مناسبی برای گفتگو انتخاب کنم، عدم توجه به این مسائل ممکن است گفتگوی مرا با همسرم به بن بست برساند. به عنوان مثال از نظر هیجانی در وضعیت مناسبی نباشد، همین مسئله باعث می شود تا به گفتگوهای من بی توجه باشد یا اینکه برداشت غلطی از آنها داشته باشد. همچنین ممکن است برخورد درستی با مسائل نداشته باشد و گاه همین عدم انتخاب زمان مناسب برای گفتگو، درگیری کلامی را بین من و او بوجود می آورد و دلخوری های بعدی آن مانع بیان درست عیوب می شود و از هدف اصلی خود نیز دور می شوم.

نکات مثبت او را بگویم

وقتی که به عیب های خودم توجه می کنم باعث می شود تا برخورد منصفانه تری نسبت به او داشته باشم و کمکم می کند تا همیشه مشکلات را از او ندانم

وقتی که می خواهم در زمینه عیوب او صحبت کنم، بهتراست ابتدا نکات مثبت او را بازگو کنم و از خوبی هایش تشکر کنم، این کار آستانه تحمل و درک او را بالا می برد. بعد از آن هدف از بیان عیب را بخاطر اهداف مشترک زندگی بیان کنم، اهدافی که سازنده است و مصلحت زندگی مشترکمان را در بر می گیرد و همکاری و مشارکت هر دوی ما را می طلبد.

با او همدردی کنم

در هنگام گفتگو درباره عیب ها، با او همدردی کنم که او تنها نیست و احساس آرامش و امنیت داشته باشد و بداند که همیشه پشتیبان و دوست او هستم و حس خوب او باعث تداوم ارتباط بهتر باشد.

احترام متقابل را بوجود آورم

در هنگام گفتگو مراقب باشم که احساس زنانه همسرم یا احساس اقتدار مردانه او را بهم نزنم و با توجه به ویژگی های جنسی و روحی او گفتگو خود را ادامه دهم. انتقال این پیام که تو را در همه شرایط حتی در بیان عیب هایت در نظر می گیریم و سعی می کنم تو را درک کنم، احترام متقابل و محبت را بوجود می آورد.

عیب هایش را کمرنگ کنم

به تغییرات حتی کوچک او توجه نشان دهم و بخاطر توجه اش به گفتهایم از او تشکر و سپاسگزاری کنم که مرا مورد حمایت خود قرار داده است. توجه به این نکته به من بسیار کمک کرده است زیرا قبلا که این کار را انجام نمی دادم انگیزه و توجه همسرم در هنگام بیان عیب هایش خیلی کمرنگ بود و اصلا توجهی زیادی نشان نمی داد.

عذرخواهی اش را بپذیرم

خیلی مهم است زمانی  که درباره مشکلی از من عذرخواهی می کند، زودتر عذرخواهی او را بپذیریم تا او را دلسرد نکنم و امیدوار باشد که در رفتارهای خودم گذشت و مهربانی را سرلوحه کارم قرار می دهم. حال احساس می کنم توجه به این نکات رابطه ی مرا با همسرم بهتر از قبل کرده است و از اینکه هر روز بهتر از روز قبل می توانم رابطه شیرین زناشویی را با یکدیگر داشته باشیم رضایت خاطر خوبی دارم

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 208 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 14:49

تفاوت در میل جنسی همسران، وقتی همسر تمایلی به رابطه جنسی نشان نمی دهد

تفاوت در میل جنسی همسران یکی از موضوعات شایع است که اغلب مشکل ساز می شود. کم کردن از این تفاوت، فقط وظیفه ی طرفی که میل جنسی کمتری دارد نیست بلکه شما هم به سهم خود می توانید این تفاوت را کاهش دهید.


کمتر زن و شوهری پیدا می شوند که هر دو به یک اندازه به رابطه جنسی میل و علاقه داشته باشند. این مسئله که ناشی از تفاوت های جسمانی، روانی و فرهنگی بین زن و مرد است، در همه ی زمان ها و مکان ها مشاهده شده و همچنان مشاهده می شود.
اگر شما هم جزء کسانی هستید که دوست دارید رابطه بیشتری با همسرتان داشته باشید اما به دلیل بی رغبتی او اغلب با شکست مواجه می شوید، یک نکته را به خاطر بسپارید: تغییر دادن این وضعیت فقط وظیفه ی همسرتان نیست بلکه شما هم به اندازه ی او مسئول هستید و باید تغییراتی را ایجاد کنید. در ادامه پنج راه را توضیح می دهیم.

ممکن است مقدماتی که شما برای برانگیخته شدن جنسی نیاز دارید با مقدماتی که همسرتان نیاز دارد متفاوت باشد. سعی نکنید پیش نیازهای مورد علاقه ی خودتان را به او تحمیل کنید

چگونه تفاوت هایمان را کمتر کنیم؟

برای اینکه بتوانید در حد متعادل و مطلوب به رابطه جنسی تان ادامه دهید باید کارهایی بکنید که همسرتان را به این سمت و سو راغب تر می کند. به عبارت دیگر باید کارهایی بکنید که تمایل همسرتان را به نزدیکی جنسی افزایش بدهد. در این زمینه می توانید پنج کار را امتحان کنید:

همسرتان را بیشتر درک کنید

وقتی از همسرتان می خواهید که برای رابطه آماده شود و او درخواست شما را نمی پذیرد، احساس تلخی به سراغتان می آید؛ حس بد طرد شدن. به دنبال علت می گردید و با خودتان فکر می کنید که حتماً او دیگر شما، ظاهرتان و یا ویژگی های شخصیتی تان را نمی پسندد. و به همین دلیل سعی می کنید از او بیشتر فاصله بگیرید. این کار ، یعنی شخصی کردن مسئله، کمکی به حل مسئله ی شما نمی کند. پس به جای آن به دلایل دیگری فکر کنید که می توانند موجب عدم تمایل همسرتان شده باشند مانند نقایص هورمونی یا احساساتی که او در مورد خودش دارد- و سعی کنید بفهمید که موقعیت موجود برای او هم چقدر ناخوشایند و دردناک است.

قلب او را تصاحب کنید

اگر شما مردی هستید که میل زیادی به رابطه دارید ولی همسرتان به اندازه ی شما تمایل نشان نمی دهد، سعی کنید رابطه غیر جنسی صمیمانه تری را با او برقرار کنید. اغلب زن ها تا وقتی که با همسرشان احساس صمیمیت  نکنند از لحاظ جنسی برانگیخته نمی شوند. این مطلب از سایت تنظیم خانواده می باشد، با جستجوی عبارت تنظیم خانواده در موتورهای جستجوی میتوانید مطالب بیشتری در زمینه مسائل جنسی مشاهده نمایید، پس سعی کنید به شیوه های مختلف از لحاظ عاطفی به او نزدیک تر شوید مثلاً  گاه و بیگاه و در مواقعی که انتظار رابطه جنسی را ندارید او را به آغوش بکشید، ببوسید و نوازشش کنید و اگر زنی هستید که شوهرتان کمتر از شما به رابطه علاقه نشان می دهد از غر زدن و سرزنش کردن او پرهیز کنید. چون این کار او را در لاک دفاعی عمیق تری فرو می برد و باعث کمتر شدن تمایل جنسی وی می شود.

چند قدم عقب بکشید

اگر همسرتان تمایلی به رابطه ندارد او را تحت فشار نگذارید چون موجب بیشتر شدن بی علاقگی او می شوید. بهترین کار این است که برای مدتی عقب نشینی کنید و ببینید که وضعیت او چطور می شود. گاهی همین کار ساده باعث می شود که همسر شما تجدید انرژی کند و با انگیزه و میل بیشتری به رابطه برگردد.

پس سعی کنید به شیوه های مختلف از لحاظ عاطفی به او نزدیک تر شوید مثلاً  گاه و بیگاه و در مواقعی که انتظار رابطه جنسی را ندارید او را به آغوش بکشید، ببوسید و نوازشش کنید

به پشت سرتان نگاهی بکنید

حتماً در گذشته موقعیت هایی وجود داشته اند که از لحاظ ارضای نیازهای جنسی برایتان خاطره ساز شده باشند. به این موقعیت ها فکر کنید و سعی کنید بفهمید که چه چیزهای دیگری در آن زمان بین شما و همسرتان وجود داشتند. برای مثال آیا تفاهم تان بیشتر بود، آیا یک وضعیت جنسی خاص را بیشتر اعمال می کردید شاید هم تنوع بیشتر باعث بهتر شدن رابطه تان شده بود. این نکته ها را پیدا کنید و از هر کدامشان که هنوز قابل استفاده هستند دوباره استفاده کنید.

پیش نیازهای جنسی همسرتان را محترم بشمارید

ممکن است مقدماتی که شما برای برانگیخته شدن جنسی نیاز دارید با مقدماتی که همسرتان نیاز دارد متفاوت باشد. سعی نکنید پیش نیازهای مورد علاقه ی خودتان را به او تحمیل کنید، بلکه سعی کنید او را به شیوه ای که دوست دارد برانگیزانید.

مراقب تعهدتان نسبت به همسرتان باشید

مدتی پیش با خانمی برخورد کردم که از کم بودن تمایل شوهرش به رابطه جنسی شکایت داشت و عنوان می کرد که شوهر به رابطه وارد نمی شود، مگر اینکه او را تهدید کند مثلاً به اینکه راه دیگری برای ارضای نیازش پیدا خواهد کرد. متأسفانه خیلی از زن و شوهرهایی که با این مشکل مواجه هستند این کلمات را به زبان می آورند و یا در عمل وارد روابط تازه ای می شوند.
نکته ای که این افراد از آن غفلت می کنند این است که این کار شاید در کوتاه مدت بار مشکل آن ها را به صورت فردی کم کند اما در بلند مدت و در خانه و خانواده صرفاً مسائل را پیچیده تر خواهد کرد. به جای این شیوه های ناکارآمد، به همسرتان بگویید که او را دوست دارید اما این تفاوتی که در تمایل جنسی تان وجود دارد شما را اذیت می کند و می ترسید که به زندگی تان آسیب بزند. به او بگویید که به هیچ وجه قصد تهدید کردن او را ندارید بلکه فقط می خواهید راهی  برای حل این مشکل پیدا کنید

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 188 تاريخ : پنجشنبه 27 اسفند 1394 ساعت: 22:11

تاثیر شبکه های اجتماعی بر رفتار همسر

تاثیر شبکه های اجتماعی بر رفتار همسر

The impact of social networking on the behavior of spouse

محققان معتقدند یک‌پنجم مردان ترجیح می‌دهند به جای محبت‌کردن به همسرانشان خود را با گوشی‌های هوشمند سرگرم می‌کنند. تحقیقات نشان داده است کار کردن با گوشی تلفن همراه دقیقاً قسمتی از مغز را فعال می‌کند که هنگام صحبت‌کردن و یا برقراری احساسات با همسر، فعال است.

آمار طلاق بین زوجینی که کاربر دائمی شبکه‌های اجتماعی هستند، افزایش پیدا کرده است


دکتر فرانک گانزبرگ مشاور ازدواج که یکی از نویسندگان این مجله است بیان می‌کند در اکثر نزاع‌های زناشویی که به مراکز مشاوره آورده می‌شود، موضوع اصلی مورد بحث، رسانه‌هایی همانند فیس‌بوک، تویئتر و دیگر رسانه‌های اجتماعی الکترونیکی و خیانت‌هایی است که زوجین در این فضا نسبت به یکدیگر مرتکب می‌شوند. در تحقیقات دیگری که توسط محققان دانشگاه شیلی انجام شده، مشخص شد که گذراندن زمان در شبکه‌های اجتماعی باعث تخریب زندگی زناشویی و همچنین بروز افسردگی در افراد می‌شود. بر همین اساس، میزان طلاق و جدایی در افرادی که زمان زیادی را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند، بیشتر از افرادی است که زندگی را بدون شبکه‌های اجتماعی تجربه می‌کنند. همچنین در تحقیق دیگری که در سال 2010 توسط وکلای ازدواج دانشگاه آمریکا انجام شد، اعلام شد که تعداد طلاق در زوجینی که کاربر دائمی شبکه‌های اجتماعی هستند، افزایش پیدا کرده است.

از سوی دیگر، محققان معتقدند یک‌پنجم مردان ترجیح می‌دهند به جای محبت‌کردن به همسرانشان خود را با گوشی‌های هوشمند سرگرم می‌کنند. تحقیقات نشان داده است کار کردن با گوشی تلفن همراه دقیقاً قسمتی از مغز را فعال می‌کند که هنگام صحبت‌کردن و یا برقراری احساسات با همسر، فعال است.

مطالعه دیگری که در این زمینه انجام شده، مربوط به شرکت حقوق و قضایی Slater and Gordon بریتانیاست. محققان این مؤسسه در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که شبکه‌های رسانه‌ای منبع اصلی برای تنش‌های زناشویی محسوب می‌شوند و اگر به آن‌ها توجه درست نشود، می‌توانند مشکلات عدیده‌ای به وجود آورند. مطالعه جدیدی نیز روی بیش از 2 هزار زوج بریتانیایی انجام شد و کارشناسان به این نتیجه رسیدند که تقریباً یک‌چهارم آن‌ها در طول هفته یک مشاجره مرتبط به شبکه‌های اجتماعی دارند و 17 درصد زوجین هم اعلام کردند که به دلیل مشابه هر روز با همسر خود درگیری و جدل دارند.

25 درصد طلاق‌ها در عربستان به شبکه‌های اجتماعی مربوط می‌شوند


مشکلات زن و شوهرها در شبکه‌های اجتماعی برای برخی جوامع جدی‌تر گزارش شده است. فضاهایی مانند فیس‌بوک و واتس‌اپ این روزها نقش عمده در متارکه میان ساکنان عربستان سعودی ایفا می‌کنند و رسانه‌های محلی اعلام کرده‌اند در این کشور پادشاهی، در هر سال 30 هزار نفر و در هر روز 82 نفر از هم جدا می‌شوند. وزارت دادگستری عربستان اعلام کرد تنها در سال 2014 میلادی 33954 زوج سعودی از هم جدا شدند و در شهرهای مکه و جده بیشترین آمار طلاق به ثبت رسید، اما فاضل العمانی، از محققان برجسته این کشور در بررسی جدید خود 10 عامل اصلی برای متارکه میان زوجین صعودی را مشخص کرد و در راس آنها گفته شد اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مهم‌ترین عامل برای طلاق میان افرادی محسوب می‌شوند که به تازگی با یکدیگر ازدوج کرده‌اند.

این کارشناسان توضیح داده‌اند شبکه‌های اجتماعی دست کم 25 درصد طلاق‌های صورت گرفته در عربستان سعودی را موجب شده‌اند و پیش‌بینی می‌شود در سال‌های پیش رو این میزان افزوده شود. براساس بررسی جدید، 20درصد طلاق‌ها در عربستان به دنبال ارسال پیام یا تصویر خصوصی در شبکه‌های اجتماعی صورت می‌گیرد و این مسئله همه را نگران کرده است.

شبکه‌های اجتماعی عامل اصلی جدایی زوج‌های چینی بوده است


کارشناسان چینی هم می‌گویند طبق تحقیقات انجام‌گرفته، نرخ طلاق در این کشور در سال 2014 افزایش 3.9 درصدی داشته و شرکت در شبکه‌های اجتماعی عامل اصلی جدایی زوج‌های چینی بوده است. البته، این کارشناسان معتقدند شبکه‌های اجتماعی در مجموع تنها بر روابط زوج‌هایی تأثیر سوء دارند که با یکدیگر دچار مشکل و تنش هستند.

در کشور ما آمار و اطلاعات دقیقی از میزان استفاده زوجین از شبکه‌های اجتماعی و همچنین، تأثیر استفاده از این شبکه‌ها بر تعارضات زناشویی و طلاق در دست نیست، اما به‌صورت جسته و گریخته آمارهایی مطرح می‌شود. برای مثال، طبق گفته عبدالکریم خیامی؛ مدرس دانشگاه و تحلیل‌گر رسانه، طبق آمارهای ارایه‌شده در 20 تا 25 درصد پرونده‌های طلاق در دادگاه‌های خانواده کشور کلمه فیس‌بوک ذکر شده است.

(در همین زمینه: زنان خانه‌دار چه استفاده‌هایی از شبکه‌های اجتماعی می‌کنند؟/ در 20 تا 25 درصد پرونده‌های طلاق کشور کلمه فیس‌بوک ذکر شده است)

استفاده از شبکه‌های اجتماعی موبایلی به‌اندازه‌ای گسترده شده که بر ابعاد مختلف زندگی از جمله ارتباط انسان‌ها با یکدیگر تأثیر گذاشته است. این تأثیر گاهی مثبت و گاه منفی بوده، اما یکی از مسایلی که اخیراً روی آن تأکید زیادی می‌شود، تأثیر استفاده از این شبکه‌های اجتماعی بر افزایش تعارض‌های زندگی زناشویی است؛ به‌طوری‌که برخی معتقدند بخشی از افزایش آمار طلاق به این مسئله برمی‌گردد.

همیشه با ورود تکنولوژی‌های جدید به‌خصوص تکنولوژی‌های ارتباطی، بحث فرهنگ و تأثیر این تکنولوژی‌ها بر فرهنگ جامعه داغ می‌شود. یکی از تکنولوژی‌های ارتباطی که در سال‌های اخیر رشد چشم‌گیری داشته، شبکه‌های اجتماعی به‌خصوص شبکه‌های اجتماعی موبایلی است که طیف وسیعی از اقشار مختلف جامعه در گروه‌های سنی و فکری و فرهنگی را درگیر خود کرده است. کمتر از 4 سال است که اپلیکیشن‌های ارتباطی تلفن همراه مانند وایبر، واتس‌اپ، لاین، تانگو، تلگرام و... پا به زندگی ایرانی‌ها گذاشته‌اند، اما در همین مدت کوتاه، تبدیل به یکی از اجزای جدایی‌ناپذیر زندگی بسیاری از ما شده‌اند.

29 میلیون نفر در ایران کاربر اینترنت موبایل هستند


بر اساس آمارهای ارایه‌شده توسط مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت وابسته به سازمان فن‌آوری اطلاعات ایران، تعداد کاربران اینترنت موبایل تا سه ماهه‌ اول سال جاری به ۲۹ میلیون و ۵۸ هزار و ۷۱۹ نفر رسیده است. این درحالی است که تعداد کاربران اینترنت همراه کشور در سال ۱۳۹۲ یعنی در ابتدای ورود اپلیکیشن‌های ارتباطی تلفن همراه، برابر با ۹ میلیون و ۲۰۷ هزار و ۲۵۲ نفر بوده و سال قبل با راه‌اندازی شبکه‌های نسل سوم و چهارم تلفن همراه، این تعداد با رشد ۲.۵ برابری، به ۲۳ میلیون و ۹۱۸ هزار و ۴۵۵ نفر رسیده بود. ‌بر این اساس، ضریب نفود تعداد کاربران اینترنت همراه کشور، ۳۸.۶۷ درصد از کل جمعیت ایران است.

استفاده از شبکه‌های اجتماعی موبایلی به‌اندازه‌ای گسترده شده که بر ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها اعم از ساعت خواب و خوراک، سلامت جسمی و روحی و مهم‌تر از همه، ارتباط انسان‌ها با یکدیگر تأثیر گذاشته است. این تأثیر گاهی مثبت و گاهی منفی بوده، اما یکی از مسایلی که اخیراً بر آن تأکید زیادی می‌شود تأثیر استفاده از این شبکه‌های اجتماعی بر افزایش تنش‌ها و تعارض‌های زندگی زناشویی است؛ به‌طوری‌که برخی معتقدند این شبکه‌ها خانواده‌های بسیاری را در معرض فروپاشی قرار داده و بخشی از افزایش آمار طلاق به این مسئله برمی‌گردد.

استفاده دائم از رسانه‌های اجتماعی صدمه‌های جدی به شادی زوجین زده است


در این زمینه در ایران تحقیقات جامع و کاملی که بتواند همه ابعاد مسئله را تبیین کند، انجام نگرفته است، اما طی مطالعاتی که در مجله علمی computers in human behavior صورت گرفت، محققان دریافتند که استفاده دائم از رسانه‌های اجتماعی صدمه‌های جدی به شادی زوجین زده و حتی ممکن است منجر به جدایی بین آنان شود. در این مجله به ارتباط مستقیم میان استفاده از شبکه‌های اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی زوجین و خیانت در برخی ازدواج‌ها اشاره شده و با برآورد نرخ طلاق که از تعداد حساب‌های کاربری کاربران فیس‌بوک به دست آمده است، به این نتیجه رسیدند، زمانی که کاربران فیس‌بوک 20 درصد افزایش داشته‌اند، نرخ طلاق 4 درصد افزایش پیدا کرده است.

در تحقیق دیگری که در این مجله به آن اشاره شده، عنوان شده است زوجینی که کمتر از رسانه‌های اجتماعی استفاده کرده‌اند، 11 درصد شادتر از زوجینی هستند که دائم از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. نویسندگان مقالات در این مجله بیان کرده‌اند که سایت‌هایی مانند فیس‌بوک می‌توانند روابط خیانت‌کارانه را به راحتی مخفی کنند. همچنین، بیان کرده‌اند اعتیاد به رسانه‌های اجتماعی می‌تواند منجر به نزاع‌های زوجین شود و محیطی مملو از حسادت را ترویج داده و روابط فرازناشویی را تسهیل کند.

تعارضات زناشویی زوج‌های ایرانی به دلیل استفاده از شبکه‌های اجتماعی جدی است


جواد صادقی، مستشار دیوان عالی کشور و سرپرست مجتمع قضایی خانواده ونک هم، در این‌باره می‌گوید: کسی نمی‌تواند منکر آثار و تبعات منفی شبکه‌های اجتماعی در مسایل خانوادگی باشد. البته، این موضوع کاملاً به این بستگی دارد که خانواده‌ها چقدر با این شبکه‌ها درگیر باشند، چقدر برایشان وقت بگذارند و در مقایسه با ارتباط با همسرشان، چه جایگاهی به این شبکه‌ها بدهند. هر قدر استفاده از این شبکه‌ها در حد متعارف‌تری باشد، آسیب آن بر بنیان خانواده‌ها کمتر است. متأسفانه اکنون وضعیت طوری شده است که بین پرونده‌های مختلفی که برای جدایی در دادگاه‌ها تشکیل می‌شود، خیلی‌ها از این عامل شکایت می‌کنند. آمار مراجعاتی هم که زوجین به این دلیل به مراکز مشاوره دارند، روزبه‌روز بیشتر می‌شود. در بیشتر این پرونده‌ها هم زنان شکایت می‌کنند که همسرشان وقت زیادی را به ارتباط‌های مجازی در شبکه‌های اجتماعی اختصاص می‌دهد و در نتیجه توجه کمتری به زوجه خود دارد.

افراد متأهل به دو صورت از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند


در این زمینه گفتگویی با آرش هادیان؛ متخصص اعتیاد و خانواده درمانی داشتیم. هادیان، با اشاره به این‌که استفاده افراد متأهل از شبکه‌های اجتماعی به دو صورت است، بیان داشت: یک صورت این است که زوج‌ها حتی قبل از این‌که ازدواج کنند، درگیر شبکه‌های مجازی بودند، اما عده دیگری هستند که از شبکه‌های مجازی برای فرار از مشکلات زندگی زناشویی استفاده می‌کنند؛ یعنی درگیر تضادها و اختلافاتی با هم هستند، اما به دلیل این‌که در حل این مسایل مشکل دارند و نمی‌توانند به صورت منطقی مشکل خود را حل کنند، ترجیح را بر فرار از آن مشکلات و درگیری‌ها می‌گذارند و چه جایی بهتر از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی که آن‌ها را غرق دنیای دیگری می‌کند و باعث می‌شود از درگیری‌های زندگی فاصله بگیرند.

او خاطرنشان کرد: عده دیگری هم هستند که ما اسم آن‌ها را معتادین به اینترنت می‌گذاریم. این افراد درگیری‌های زندگی زناشویی را ندارند و به خودی خود معتاد به اینترنت و شبکه‌های مجازی هستند. این افراد چون با همسر و خانواده خود ارتباط و گفتمان ندارند و زمان خود را با هم سپری نمی‌کنند تا بتوانند مشکلاتشان را حل کنند، به‌تدریج دچار طلاق عاطفی می‌شوند؛ زیرا دیالوگی بین آن‌ها برقرار نمی‌شود و هر یک، نیازها و خواسته‌هایشان را در شبکه‌های اجتماعی جست‌وجو می‌کنند و همین مسئله باعث می‌شود بین زوجین فاصله بیفتد.

جای پای شبکه‌های اجتماعی در یک‌پنجم دادخواست‌های طلاق


این متخصص خانواده‌‌درمانی اظهار داشت: طبق اطلاعی که تا 2 سال پیش داشتم، حدود یک‌پنجم از افرادی که برای دادخواست طلاق به دادگاه مراجعه می‌کنند، کسانی هستند که یکی از زوجین یا هر دو، درگیر شبکه‌های اجتماعی هستند. در این میان افرادی وجود دارند که به‌صورت ناخواسته وارد یک رابطه‌ خیانت‌آمیز نسبت به همسرشان می‌شوند؛ به‌طوری‌که این مسئله خودشان را هم درگیر عذاب وجدان می‌کند.

خیانت در شبکه‌های اجتماعی به‌صورت خزنده و تدریجی اتفاق می‌افتد


او افزود: من بارها مراجعینی داشتم که گفتند ما به همسرمان خیانت کردیم و الان ناراحت هستیم. وقتی از آن‌ها می‌پرسم این خیانت چگونه شکل گرفت، می‌گویند از طریق فیس‌بوک، تلگرام و... بوده است. نکته‌ ظریفی وجود دارد که ما فکر می‌کنیم چطور می‌شود یک شبکه مجازی ما را به سمت خیانت زناشویی بکشاند؟ قرار نیست ما در اینترنت با هر کسی تماس برقرار می‌کنیم به سرعت با او قرار و مدار عاشقانه بگذاریم. بسیاری از مواقع از مراجعین خودم دیدم که گفتند در گروهی بودیم و آقایی در مورد روابط میان‌فردی خوب صحبت می‌کرده و من خواستم در ارتباط با مشکلی که با همسرم داشتم از او کمک بگیرم. بعد مقداری که جلوتر می‌روند آن کمک‌گرفتن تبدیل به یک عادت و آشنایی می‌شود؛ به‌طوری‌که هفته‌های آتی به او پیام نمی‌دهد تا کمک بگیرد، بلکه پیام می‌دهد که حالش را بپرسد؛ چون به خاطر تماس‌های مکرر به او عادت کرده است. جلوتر که می‌روند به‌تدریج وابستگی ایجاد می‌شود و دلش تنگ می‌شود و وقتی به خودش می‌آید می‌بیند که چند ماه از این رابطه گذشته و این خانم‌ یا آقا درگیر یک رابطه فرازناشویی شده و به همسرش خیانت می‌کند؛ درصورتی‌که شاید روز اول چنین قصد و نیتی نداشته است. پس این اتفاقات در شبکه‌های مجازی به‌صورت بسیار خزنده رخ می‌دهد. این روند به قدری تدریجی اتفاق می‌افتد که شاید خود ما آخرین نفری باشیم که متوجه می‌شویم چه بلایی سر خودمان و خانواده‌مان می‌آوریم.

نشانه‌های اعتیاد اینترنتی


هادیان با بیان این‌که وقتی از آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی صحبت می‌کنیم، باید دو قدم عقب‌تر برویم و از معضلی به نام اعتیاد اینترنتی صحبت کنیم، اظهار داشت: این مسئله هنوز در جامعه ما زیاد باب نشده، البته ممکن است شما از زبان خیلی‌ها بشنوید که می‌گویند به چت و اینترنت معتاد شده‌ام، که البته بیشتر در قالب شوخی بیان می‌شود. واقعیت امر این است که ما الان درگیر نوع جدیدی از اعتیاد شده‌ایم که اعتیاد به یک نوع رفتار خاص است و این رفتار خاص در فضای مجازی و اینترنت شکل می‌گیرد. به همین دلیل هم به آن اعتیاد اینترنتی می‌گویند.

این متخصص خانواده‌‌درمانی در ادامه گفت: البته، ممکن است عده‌ای از این مسئله با نام رفتارهای وسواسی و تکراری یاد کنند، اما چیزی که باعث می‌شود به آن اعتیاد اینترنتی بگوییم این است که اگر از فردی که یک یا دو سال درگیر این مسئله شده، اسکن مغزی بگیریم و آن را با اسکن مغزی کسی که به مواد مخدر اعتیاد دارد مقایسه کنیم، خواهیم دید که نقاط آسیب‌دیده مغز این دو نفر دقیقاً شبیه به هم است. با این مقایسه متوجه می‌شویم که این مسئله هم دقیقاً نوعی اعتیاد است.

اعتیاد به پورنوگرافی روابط زوجین را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد


هادیان با اشاره به این‌که اعتیاد دسته‌بندی‌های متنوعی دارد، عنوان داشت: یکی از این دسته‌بندی‌ها، اعتیاد به پورنوگرافی است که می‌تواند خانواده‌ها و مخصوصاً زوجین را تحت‌الشعاع قرار دهد. اغلب، شکایت زنانی را داریم که می‌گویند همسران‌شان به شبکه‌های پورن می‌روند و در موبایل‌شان عکس‌های پورن زیادی دارند. یکی دیگر از دسته‌‌بندی‌های اعتیاد اینترنتی، شبکه‌های اجتماعی است که خانواده‌ها را بسیار متأثر کرده است.

راهی برای بهبود زندگی زناشویی معتادان به اینترنت


او افزود: ما در درجه اول باید ببینیم خانم یا آقایی که درگیر شبکه‌های مجازی شده، به اعتیاد رسیده است یا خیر که اگر بحث اعتیاد باشد، روش درمان آن فرق می‌کند و ما باید برای آن یک برنامه درمانی بریزیم که شامل دارو و درمان‌های رفتاری خاصی است، اما اگر اعتیاد نباشد و فرار از زندگی زناشویی باشد، باید ریشه‌ای عمل کنیم و ببینیم علت فرار چه بوده و چه چیزی باعث شده که زوجین به جای تعامل با هم، ترجیح می‌دهند سراغ فضای مجازی بروند. زمانی که درست تشخیص دادیم و فهمیدیم علت این رفتار چیست، وارد پروسه درمانی می‌شویم و به دنبال حل آن اختلافات ریشه‌ای می‌رویم و می‌پرسیم آشنایی از کجا شروع شد و چطور ازدواج کردید؟ آیا از روز اول ازدواج این مشکل وجود داشته؟ این مشکل از کجا به وجود آمده است؟

هادیان خاطرنشان کرد: در مرحله بعد برای این زوجین ساعت مشخص می‌کنیم. نمی‌گوییم کلاً از فضای مجازی و اینترنت دور شو، اما می‌‌توانیم برای آن‌ها ساعتی را مشخص کنیم و براساس یک برنامه‌ریزی جلو برویم. عمل‌کردن به برنامه کار چندان راحتی نیست و مثلاً اگر فرد روزی 10 ساعت چت می‌کند، نمی‌تواند به یک‌باره این عدد را به یک ساعت برساند، بلکه باید به‌تدریج این اتفاق بیفتد. برای ساعتی که در این‌جا خالی می‌شود، باید از قبل برنامه‌ریزی کنیم که چطور می‌تواند این دو ساعت را با خانواده پر کند. چون اگر آن ساعت خالی بماند، می‌تواند ما را دوباره به سمت اینترنت برگرداند. به این وسیله می‌توانیم میزان استفاده از اینترنت را کاهش دهیم تا جایی که به حد متعادلی برسد. قرار نیست کلاً ارتباط ما با فضای مجازی قطع شود؛ چون باید بپذیریم که اینترنت و شبکه‌های اجتماعی فایده‌هایی دارند که نمی‌شود از آن‌ها چشم‌پوشی کرد، اما این‌که زیاده‌ از حد خودمان را با آن درگیر می‌کنیم، آسیب‌زاست و زمانی به نقطه به‌هنجار می‌رسیم که بتوانیم میزان استفاده از آن را کنترل کنیم.

سید حسن موسوی‌چلک؛ رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز در این خصوص گفت: یکی از ضرورت‌های جامعه امروز بهره‌گیری از ظرفیت‌های فضای مجازی است و این فضا جزو لاینفک زندگی امروزه شده است. به‌گونه‌ای که بسیاری از کارهای ما در حوزه‌های مختلف از طریق این فضا انجام می‌شود؛ لذا فضای مجازی فی‌نفسه یک فرصت است، نه تهدید و من این فضا را برای داشتن یک جامعه سالم و یک خانواده باثبات و شاداب یک فرصت می‌دانم؛ به شرطی که قواعد و مقررات استفاده صحیح از این فضا را بدانیم.

معضل سوارشدن فضای مجازی بر همه ابعاد زندگی


او افزود: اگر فضای مجازی سوار بر زندگی ما شود و ما تحت‌تأثیر ظرفیت‌های منفی آن قرار بگیریم که به بی‌توجهی نسبت به وظایف ما در خانواده منجر شود، بدون شک تهدید است، اما اگر از ظرفیت‌های این فضا مانند سرعت انتقال اطلاعات، دسترسی آسان به اطلاعات و ارزان‌بودن، استفاده درستی داشته باشیم می‌تواند فرصت خوبی برای همه افراد از جمله زوجین باشد. آن‌چه امروز ما را نگران کرده، سوارشدن فضای مجازی بر همه ابعاد زندگی ماست.

استفاده نادرست از شبکه‌های اجتماعی، روابط زوجین را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد


رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان این‌که نگرانی ما در حوزه خانواده به دلیل استفاده غلط از ظرفیت فضای مجازی است، عنوان داشت: شاید ما یاد نگرفته‌ایم ظرفیت‌هایی که در بخش سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در تکنولوژی‌های نوین ایجاد شده است را برای ارتقای سلامت اجتماعی به کار گیریم و این ناشی از ضعف دانش ما در بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها و بومی‌سازی آن‌ها متناسب با شرایط فرهنگی جامعه ماست. به همین دلیل وقتی وایبر و تلگرام و... می‌آیند، دیگر با هم حرف نمی‌زنیم. گاهی استفاده نادرست از این فضاها می‌تواند روابط زوجین را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. مثلاً عضویت در شبکه‌هایی که آن‌ها را نمی‌شناسیم، انتقال اطلاعاتی که از صحت و سقم آن‌ها باخبر نیستیم و ارسال تصاویر خارج از عرف، می‌توانند مشکلاتی را در روابط خانواده‌ها ایجاد کنند که هر روزه اخباری در این خصوص می‌شنویم.

زمان صحبت‌کردن در خانواده‌های ایرانی به شدت کاهش پیدا کرده است


موسوی‌چلک در خصوص سردی روابط زوجین در اثر استفاده نادرست از شبکه‌های اجتماعی اظهار داشت: وقتی فضای مجازی هنوز به‌وجود نیامده بود زمان گفت‌وگو در خانواده‌های ایرانی چندان بالا نبود. در پژوهشی که من چند سال قبل انجام دادم مشخص شد میانگین زمان صحبت‌کردن در خانواده‌های ایرانی به 15 دقیقه هم نمی‌رسد، اما اگر امروز بخواهیم همین مسئله را بررسی کنیم، خواهیم دید که این زمان به مراتب کاهش پیدا کرده است. منکر نمی‌شویم که گسترش فضای مجازی همان زمان محدود گفت‌وگو را هم کاهش داده است؛ چون استفاده درستی از آن صورت نمی‌گیرد و این باعث می‌شود روابط عاطفی بین زوجین کمتر شود.

او خاطرنشان کرد: رعایت نکاتی مانند عدم ارتباط با کسانی که آن‌ها را در فضای مجازی نمی‌شناسیم، عدم اعتماد به اطلاعاتی که از کانال‌های مختلف منتقل می‌شود، بررسی صحت و سقم اطلاعات و استفاده محدودتر از این فضا به‌ویژه زمانی که اعضای خانواده در کنار هم حضور دارند، می‌تواند به کاهش آسیب‌ها در این زمینه کمک کند

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 197 تاريخ : چهارشنبه 26 اسفند 1394 ساعت: 21:15

مردان از کدام رفتار زنان متنفرند

مردان از کدام رفتار زنان متنفرند

رفتارهای زنانه که مردان را اذیت می کند چه چیزهایی است.

هر رابطه ای منحصر به فرد است و موقعیت ها و شرایط خاص خودش را دارد؛ اما زنان در روابط گاهی کارهایی انجام می دهند که اغلب بدون اینکه متوجه شوند، خدشه ای به حس مشترک شان وارد می کند.

این رفتارهای زنان مردان را آزار می دهد

موضوع را کلاف پیچ نکنید

زن ها می توانند حتی ساده ترین چیزها را هم پیچیده کنند، شاید این اولین باری نباشد که این را می شنوید، خانم ها عادت دارند وقتی چیزی را می خواهند، اما نمی توانند بگویند، موضوع را پیچیده کنند. برای آنها پیچیده کردن مسائل خیلی راحت تر از توضیح دادن است.

زنانی که خصوصیات زنانه ندارند، از دید آقایان زن در هر مقام و منصبی که باشد، باید زنانگی و ظرافت خود را حفظ کند و این تنها چیزی است که مردان را وادار به تحسین خانم ها می کند

اعتماد به نفس داشته باشید

کمبود اعتمادبه نفس در خانم ها امری شایع است. چطور ممکن است مردی زنی را تحسین کند که قادر به تحسین کردن خودش نیست؟ و گاهی هم اینکه زن ها فکر می کنند همه چیز را می دانند،مشکل ساز می شود. این هم درست مثل مورد قبلی است. همیشه باید تعادل وجود داشته باشد.

به فکر تغییر مردان نباشید

خیلی از زن ها با این تصور وارد یک رابطه می شوند که می توانند نقص های جزیی فرد مقابل خود را عوض کنند. و با اینکه ممکن است در بعضی مسائل درست باشد، اما هیچ چیز برای یک مرد بدتر از این نیست که زن زندگی اش خصوصیات او را نپذیرد.

حسادت نکنید

داشتن حسادت در یک رابطه تاحدی می تواند سالم باشد اما متاسفانه وقتی این حسادت تا جایی پیش می رود که روابط مرد با اجتماع اطرافش را دچار مشکل می کند، او را از زن زندگی اش دورتر می کند.

به جای شوهرتان انتخاب نکنید

زنانی که در ابتدای یک رابطه سعی می کنند به جای طرف خود تصمیم بگیرند و انتخاب کنند. در واقع هیچ اشکالی ندارد که بعد از گذشت چند سال از یک رابطه که زن می فهمد مردش چه می خواهد و چه چیزهایی را دوست دارد به جای او انتخاب کند اما مطمئناً این کار در ابتدای یک رابطه چندان مورد پسند مردان نیست.

خیلی از زن ها با این تصور وارد یک رابطه می شوند که می توانند نقص های جزیی فرد مقابل خود را عوض کنند. و با اینکه ممکن است در بعضی مسائل درست باشد، اما هیچ چیز برای یک مرد بدتر از این نیست که زن زندگی اش خصوصیات او را نپذیرد

زنانگی و ظرافت خود را حفظ کنید

زنانی که خصوصیات زنانه ندارند، از دید آقایان باید در هر مقام و منصبی که باشد، باید زنانگی و ظرافت خود را حفظ کند (مثل طرز لباس پوشیدن و نحوه صحبت کردن) و این تنها چیزی است که مردان را وادار به تحسین خانم ها می کند.

سعی در سلب آزادی های همسر خود نداشته باشید

هیچ مشکلی در خواستن یک رابطه طولانی و امن وجود ندارد. همگی ما تغییر می کنیم و تکامل پیدا می کنیم. مردان می خواهند، زنان هم به خودشان و هم به شریک زندگی شان فرصت دهند و برای تقویت و تحکیم رابطه و از بین بردن حس عدم امنیت، با شریک زندگی خود صحبت کنند تا راهی بیابند برای ایجاد و ساختن شرایطی که حس امنیت بیشتری در آنها ایجاد می کند.

از کم ارزش کردن خود بپرهیزید

آسیب پذیر بودن و نداشتن امنیت در جهان امروز بسیار آسان است. زنان دائما باید با موفقیت هایی که کسب می کنند، خود را به اثبات رسانده و با پیروزی ها و شکست ها رو به رو شوند.سعی کنند که از ارزش های خود کم نکنند.چرا که مردان از زنانی که خود را کم ارزش می پندارند گله مندند.

از تکیه محض به شریک زندگی خود بپرهیزید

تکیه کردن به کسی برای حمایت، چیز بدی نیست، اما وابستگی به کسی تا حدی که تبدیل به تنها پشت و پناه شما شود، روشی نادرست است و مردان همیشه از این دست زنان فرار می کنند. این کار بعدها باعث می شود ارزش شخصی زنان  و ثبات احساسی و شادی تان به چیزهایی وابسته شود که خودتان هیچ کنترلی روی آنها ندارید. به شریک زندگی خود برای حمایت متقابل تکیه کنید، اما به او محتاج نباشید

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 179 تاريخ : دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت: 12:42

آیا بعد از خیانت همسر طلاق بگیریم

آیا بعد از خیانت همسر طلاق بگیریم

از قدیم گفته‌اند زندگی فراز و فرود دارد و پستی و بلندی. منظور این است که همیشه باید خودمان را برای مقابله با سختی‌های غیرمنتظره آماده کنیم اما گاهی بعضی از مشکلات آنقدر زخم عمیقی بر روان آدمی می‌گذارند که تا سال‌ها جای آن بر روح و روان انسان باقی می‌ماند. یکی از این زخم‌ها، زخم خیانت است؛ به ویژه از طرف کسی که زندگی‌ات را و روزگار جوانی‌ات را با او تقسیم کرده‌ای.

متاسفانه در سال‌های اخیر هرازگاهی اطراف خودمان یا در میان فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی چنین سوژه‌ای را می‌بینیم یا می‌شنویم که یکی از زوج‌ها به همسر خود خیانت کرده و زندگی آنها بعد از مدتی از هم پاشیده است. در این مطلب دکتر محمد رضا خدایی، روان‌پزشک و عضو ‌هیات‌علمی دانشگاه توانبخشی و علوم بهزیستی به ما می‌گوید که چگونه می‌توانیم اعتماد ازدست‌رفته را احیا کنیم و پس از مواجهه با چنین معضلی دوباره زندگی‌مان را به تدریج بسازیم.

اصلا چرا خیانت در یک زندگی زناشویی اتفاق می‌افتد؟


دلایل متعددی دارد. وقتی زن یا شوهر نتوانند با یکدیگر گفت‌وگو کنند یا آن محبتی را که باید، به هم ببخشند، بعد از مدتی شکاف عمیقی بین آنها شکل می‌گیرد و هر کدام از آنها ممکن است برای جبران نداشته‌هایشان به فرد دیگری پناه ببرند.

چطور باید این شکاف را از بین ببریم تا جدایی بین زوج‌ها اتفاق نیفتد؟


باید قبل از ازدواج آموزش‌های لازم به دخترها و پسرها داده شود. همیشه پیشگیری خیلی بهتر است از درمان کردن. البته این مساله به این معنی نیست که نمی‌شود دردی را درمان کرد اما حداقل پیشگیری کردن خیلی از مشکلات را حل می‌کند. مثلا توصیه می‌کنم وقتی وارد زندگی زناشویی شدید دیگر فقط خودتان و خواسته‌هایتان را در نظر نگیرید یا به محض اینکه چیزی باب میلتان نبود، قهر نکنید یا به همسرتان گلایه نکنید چون این رفتارها نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه روزبه‌روز فاصله‌تان را بیشتر هم خواهد کرد.

متاسفانه بعضی از زوج‌ها گاهی به دروغ گفتن به همسرشان عادت می‌کنند. این رفتار در درازمدت چه مشکلی ایجاد می‌کند؟


کسی که با او ازدواج کرده‌اید، همان کسی است که با وی عهد و پیمانی مقدس بسته‌ و عهد کرده‌اید که نسبت به هم صادق و مراقب یکدیگر باشید اما متاسفانه در برخی از ازدواج‌ها به‌دلیل اینکه یکی از طرفین یا هر دو طرف تصمیم می‌گیرند به هم دروغ بگویند، به تدریج رابطه به انتها می‌رسد و به ورطه نابودی می‌افتد. دروغ ریشه اعتماد و عشق را می‌خشکاند و باعث می‌شود کم‌کم همسرمان احساسی عذاب‌آور تجربه کند. البته انواع مختلفی از نیرنگ و فریب وجود دارد که می‌تواند زندگی زناشویی را تا مرز از هم پاشیدگی پیش ببرد. زن یا شوهری که درباره مسائل مالی به یکدیگر دروغ می‌گویند یا مردی که هیچ‌گاه دوست ندارد به همسرش بگوید کجا می‌رود یا می‌آید و.... همه نمونه‌هایی از آسیب‌های جدی ازدواج و زندگی مشترک هستند. به هر حال دروغ گفتن در مورد بی‌ارزش‌ترین چیزها می‌تواند به پیدایش بی‌اعتمادی تدریجی نسبت به همسر منجر شود.

برای اینکه بتوانیم شوهر خیانتکار را ببخشیم، چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟


اگر نسبت به همسرتان احساس خشم و رنجش می‌کنید، در درجه اول لازم است از این عصبانیت و رنجش دست بکشید وگرنه قادر به ایجاد اعتماد مجدد و بازسازی رابطه‌تان نخواهید بود. عصبانیت‌های طولانی‌مدت موجب می‌شود به این راحتی پذیرای عذرخواهی و گذشت نباشید این در حالی است که عذرخواهی اولین چیزی است که برای ایجاد اعتماد مجدد باید محقق شود. صادقانه عذرخواهی و سعی کنید با کمال صداقت به گناه خود اعتراف کنید و اگر شما کسی هستید که باید عذرخواهی را بپذیرد، این کار را صادقانه و صمیمانه انجام دهید. سپس درباره آنچه حس می‌کنید و اینکه کاهش حس اعتماد چه اثری بر شما داشته با هم حرف بزنید. نسبت به همسرتان صادق و بی غل و غش و مودب باشید. وقتی که همسرتان تصمیم می‌گیرد درباره احساساتش با شما حرف بزند باید خیلی مراقب باشید که او را نرنجانید.

واکنش فرد خاطی باید چگونه باشد؟ چگونه می‌تواند از عمیق‌تر شدن این شکافی که در دیوار اعتماد آنها پدید آمده، جلوگیری کند؟


کسی که خیانت می‌کند، باید پذیرای واکنش‌های همسر خود باشد. گاهی حتی ممکن است این شکایت‌ها به دادگاه کشیده شود. به همین دلیل نباید همان ابتدا فرد خاطی منتظر بخشش از سوی همسرش باشد اما بهتر است همان‌طور که گفتم برای ترمیم این زخم به یکدیگر فرصت بدهید و سعی کنید اعتماد از دست رفته را بازگردانید. هر چند تعهدی شکسته شده اما اعتماد مجدد زمانی دوباره ایجاد می‌شود که شما باز هم نسبت به یکدیگر متعهد شوید و از آن مراقبت کنید. متعهد شوید که صادق و بی‌ریا باشید و بیشتر با هم تعامل برقرار کنید. وقتی تعهد پایه‌ریزی می‌شود تنها راه ایجاد مجدد اعتماد حذف کردن اشتباه گذشته است. ممکن است در یک لحظه آن مشکل قدیمی فراموش شود اما تنها یک ارتباط جدید که براساس اعتماد پی‌ریزی شده، می‌تواند آن را حفظ کند. باید صبور باشید. شما چه بخواهید و چه نخواهید اعتمادتان به سرعت به جایگاه اول بازنمی‌گردد. این مساله نسبی است زیرا فرض شده یک همسر قابل‌اعتمادترین دوست زن یا مرد است.

آیا طلاق انتخاب درستی پس از خیانت دیدن است؟


قطعا بی‌وفایی فضای اعتماد و امنیت خانه را مخدوش می‌کند. بسیاری از زوج‌ها نیز به صورت جدی بعد از بی‌وفایی همسران، جدایی را تنها راه‌حل علاج واقعه می‌دانند اما به‌طور کلی باید گفت صرف‌نظر از میزان فشارها، هیجانات و احساسات منفی ناشی از بی‌وفایی این امکان وجود دارد که پیوند زخم‌خورده زناشویی التیام یابد و زندگی مشترک دوباره از سر گرفته شود. به همین دلیل هیچ راه‌حل سریع و نسخه‌ همگانی‌ای برای درمان این زخم وجود ندارد اما تجربه مشاوران خانواده حاکی از این است که گام‌ها و شیوه‌های رفتاری مشخصی وجود دارد که زوج‌‌ها می‌توانند برای بازگشت به زندگی مشترک و رهایی از آسیب‌های شدید بی‌وفایی به کار بگیرند. هر 2 طرف باید متعهدانه و مشتاقانه برای بازگرداندن قطار زندگی مشترک در مسیر اصلی تلاش کنند و وقت و انرژی بگذارند.

حرف آخر؟


همیشه در نظر داشته باشید که هیچ ازدواجی کامل نیست و در هیچ ازدواجی همه نیازها به طور کامل ارضا نمی‌شود. گاهی افراد از رابطه خود با همسرشان ناراحت و ناراضی‌اند یا از احساس زندانی شدن در خانه، دوست داشته نشدن، نادیده گرفته شدن و بی‌توجهی رنج می‌برند. گاهی صمیمیت و رابطه جنسی رضایت‌بخش در رابطه زناشویی رنگ می‌بازد و اگر نارضایتی و ناراحتی از همسر در بی‌وفایی شخص نقش داشته باشد، همسر عهدشکن باید درباره این احساسات و کمبودها با همسر خود حرف بزند. در این صورت است که آنها می‌توانند برای ایجاد تغییرات و جبران کمبودها تصمیم‌های جدیدی بگیرند و برای جبران کمبودها و خلاءها دست به کار شوند

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 182 تاريخ : جمعه 21 اسفند 1394 ساعت: 23:51

طلاق عاطفی در کدام ازدواج ها بیشتر است

اگر چه آمار دقیقی برای طلاق عاطفی در دسترس نیست اما از میزان مراجعه به دفاتر ثبت طلاق و سن افراد مراجعه کننده می توان دریافت که طلاق عاطفی در هر سنی می تواند اتفاق بیفتد.

طلاق عاطفی در خانواده های تحصیل کرده و سنتی بیشتر است


علاوه بر این، طلاق عاطفی در خانواده های تحصیل کرده به مراتب بالاتر از خانواده های بی سواد و کم سواد یا با تحصیلات پایین است. میزان تحصیلات زوج ها آگاهی آنها را به نیاز های عاطفی شان افزایش می دهد.


در این شرایط همسران بیشتر نقش هم خانه را برای هم ایفا می کنند، درکی از روحیات همدیگر ندارند و کم کم به این وضعیت تن می دهند و به آن خو می گیرند و بیشتر ترجیح می دهند تنها باشند، یا حداقل کمتر با دیگری باشند و حتی ترجیح می دهند تنها غذا بخورند یا تلویزیون تماشا کنند. جملات و گفت وگوها کلیشه ای و کوتاه است و بی میلی برای هم کلامی در نگاه و کلام کاملا پیداست.


در برخی خانواده ها به ویژه در خانواده های سنتی، بچه دار شدن در کنار مسایل فرهنگی مانع طلاق قانونی می شود و آنها ترجیح می دهند به زندگی بدون پیوند عاطفی ادامه دهند.


طلاق عاطفی با افزایش عمر زندگی عمق بیشتری پیدا می کند و روابط را به سردی بیشتری سوق می دهد و به ویژه تولد فرزند می تواند در شکل گیری فاصله عاطفی نقش داشته باشد.


معمولا در سال های اول ازدواج عاطفه و توجه در زوج ها بیشتر است اما با تولد فرزند، بیشتر توجه به فرزند متمرکز می شود و زوج ها چنان در نقش پدر و مادری غرق می شوند که به مرور از نقش زن و شوهری غافل شوند.


علائم طلاق عاطفی


١- یکی از شاخص های کلیدی در طلاق عاطفی این است این که در تنهایی آرامش بیشتری دارند. کارها و تفریحات مشترک به شدت کم می شود و هر کس برنامه زندگی خود را انگار که تنها زندگی می کند پیش می برد، وقتی تنهایی عادت هر روزه شود می تواند جزء علائم طلاق عاطفی باشد.


٢- عدم تمایل به گفت و گو، بی توجهی به صحبت های فرد مقابل، بی حوصلگی در گوش دادن و حرف زدن یا سکوت برابر صحبت های همسر یا تلاش برای پایان دادن به مکالمه یا عوض کردن موضوع مکالمه.


3- به جای توجه به خواسته های همسر، بیشتر به خواسته های خود توجه می کند، به راحتی احساسات منفی و خشم بروز می دهد بدون این که به احساسات همسرش توجه کند.


4- در قبال اعتراض به بی توجهی و سردی، به راحتی مشکل را انکار می کند و حتی تمایلی به بحث در مورد آن ندارد.


5- رابطه جنسی و ابراز محبت طرفین بسیار کم می شود، حرف های دلپذیر، تمجید و تحسین، تبادل عاطفی چه کلامی چه لمسی، بسیار کاهش پیدا می کند.
آسیب طلاق عاطفی در اغلب موارد چند برابر طلاق قانونی است. این که فرد در عین زندگی با فردی دیگر زیر یک سقف، تنهایی و انزوا پیشه کند و رضایتی از زندگی اش نداشته باشد، فشار روحی مضاعفی است.


بخش اعظم بی توجهی زوج ها به یکدیگر ناشی از ناآگاهی از مهارت های ارتباطی است که مانع از بروز احساسات و عواطف می شود یا مانع از بروز عواطف و احساسات به شکل سازنده و سالم می شود.

منابع : BBC / ایرنا

بازنشر : سلامت نیوز

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 226 تاريخ : جمعه 21 اسفند 1394 ساعت: 23:51

مردان زنان با آرایش دوست دارند یا بدون آرایش

مردان زنان با آرایش دوست دارند یا بدون آرایش

Men liking women with makeup or without makeup

آنچه خانم ها باید بدانند بین زیابیی ، جذابیت و جلب توجه تفاوتهایی وجود دارد، شاید آرایش یک زن موجب جلب توجه دیگران و جذب نگاه افراد مختلف شود اما این نگاه ها به منزله زیبا بودن یا جذاب بودن لزوما نیست

مردان از زنی که نگاه باقیه مردان به دنبال وی باشد برای روابط دراز مدت و ازدواج  استقبال نمیکنند چرا که موقعیت خود ار در خطر می بینند و احساس نا امنی در رابطه خواهند داشت

به نظر خیلی از مردان، هیچ چیز زیباتر از صورت طبیعی زنان نیست و این سلیقه حتی در یک دانشگاه انگیلسی بررسی شده است.

محققین با گرفتن عکس از زنان قبل و بعد از آرایش و نشان دادن آنها به شرکت کنندگان در تحقیق، پی برده اند که همان زنان بدون آرایش جذابتر شناخته شده اند. البته زنان با آرایش هم می توانند زیباتر شوند و حق شان است هر طور که احساس راحتی و اعتماد به نفس می کنند رفتار کنند. در ضمن بعضی شرایط نظیر محدودیت های لباس و حجاب نیز زنان را وا می دارد تا از طریق آرایش از حداقل فرصت بیشتری استفاده را برای خود فراهم کنند تا احساس خوب از ظاهر خود داشته باشند.


با این وجود اجازه دهید دلایلی که بر طبیعی بودن و آرایش خیلی کم وجود دارد را با هم مرور کنیم:


- اعتماد به نفس
زنانی که با غرور تمام صورت خودشان را به همان شکل طبیعی نگه می دارند از اعتماد به نفس خوبی برخوردار هستند و از نظر Craig Malkin معلم روانشناسی دانشکده پزشکی هارواد ، اعتماد به نفس، باعث جذابتر شدن زنان می شود.


- حس صمیمیت
اگر زنی در حین اشنایی با یک مرد آنقدر راحت است که بدون آرایش خود را ابراز کند نشان می دهد که حس صمیمی بین شان در حال شکل گرفتن است.


- فروتنی
دکتر محقق روانشناسی Alex Jones از دانشگاهی در پنسیلوانیا اذعان می کند که از دید مردم، زنان بی ارایش یا کم آرایش خاکی و فروتنی هستند. یکی از شواهد منطقی این است که مردم می گویند فردی که وقت کمتری برای جلوه خود تعیین می کند احتمالا از خودخواهی کمتری برخوردار است.


- زیبای طبیعی
یکی از نشانه های غریزی که مردان را مجذوب خود می کند سلامت زنان است. رنگ طبیعی گونه ها و چشمان آرام و لب های خندان ملاک های طبیعی برای زیبای زنان هستند.


- ماجراجو و پر تحمل بودن
زنانی که از نشان دادن لکه و پیس ها و همیشه صد در

صد مرتب و کامل نبودن، نمی هراسند نشانه خوبی از روبرو شدن با سختی ها، اهل ماجراجوی و همسفر خوب بودن را بروز می دهند.


- ارتباط راحت تر
از نظرCraig Malkin زنانی که همواره با آرایش کامل و لباس رسمی ظاهر می شوند از نظر مردان، غیرقابل دسترس هستند ولی زنان با آرایش ساده و رفتار و هیئت معمولی، مردان را از لاک دفاعی خارج می کنند و جرئت آشنایی و معرفی خودشان را بیشتر می بینند.


- درخشش شخصیت
تجربه بعضی زنان نشان داده است که تماس شان با جمع وقتی که آرایشی ندارند تمرکز خودش و بقیه را بر روی شخصیتش ایجاد می کند و این فرصتی است برای آنها که از شخصیت خاصی برخوردارند تا بدرخشند.


- نجیب تر
محقق روانشناس دکتر رابرت بوریس از دانشگاه Northumbria انگلیس می گوید آرایش سنگین در وهله اول زنان را از نظر جنسی مورد قضاوت قرار می دهد و به نظر می رسد زنان با آرایش خیلی کم، معصوم و نجیب تر به نظر می رسند. به گفته وی، مردان طوری شخصیت شان طوری تحول یافته است که به دنبال شریک زندگی برای طولانی مدت هستند برای همین طبیعی بودن و سادگی آرایش را به طور غریزی و ناخودآگاه به ماندگاری و تعهد زناشوی ربط می دهند.

منبع :​ جام نیوز

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 324 تاريخ : سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت: 9:59

مردها این شوخی ها را با همسر نکنند

بعضی از موضوعات بسیار ریز در زندگی وجود دارد که اگر آنها را رعایت نکنیم، رابطه ما با همسرمان را به تدریج خراب می کنند ، پس بیایید با هم این رفتارها را بخوانیم و کنار بگذاریم ! باید بگویم بسیاری از آقایان و مخصوصا پسرهای جوانی که ازدواج می کنند، هنوز در فضای مجردی به سر می برند و نمی دانند جلوی همسرشان چه باید بگویند و چه نگویند، اجازه بدهید خیلی ساده تر شوخی های رایج بعضی مردان را با همسرشان بگویم، البته دقت کنید اینها در فضای عادی و شوخی است:

شوخی های تهدیدی:


- طلاق: مثلا همسر شما می گوید "اگه یکماه آشپزی نکنم چیکار می کنی؟" بدترین جواب این است:"خب طلاقت میدم!" بعد هم غش غش میخندید و در پاسخ ناراحتی همسرتان می گویید :"بابا شوخی کردم" همسر شما هم ناراحت می شود و شما او را "بی جنبه" خطاب می کنید و یک شوخی ساده می شود بهانه ای برای جنجال ! خب حالا فرضا اگر خیلی مرد خوبی باشید از دل همسرتان هر طور شده در می آورید، اما یک اتفاق خیلی بد افتاده ، همسر شما نگران و مضطرب می شود، به فکر می رود ، ناراحت می شود ، در رابطه زناشویی اش کمی سرد می شود و ... البته منظورم این نیست که با یک شوخی کوچک همه چیز خراب می شود ، منظور این است که وقتی از این شوخی ها کردید کم کم عادت تان می شود و به تدریج تیشه به ریشه رابطه می زنید.

- زن دوم: شب دیر به خانه می آیید، همسرتان می گوید: "کجا بودی تا این وقت شب؟" شما هم می گویید:"خونه دومی !!!" خیلی شوخی جالبی بود نه؟ یا مثلا بدون هیچ بهانه ای مسئله زن دوم را مطرح می کنید ! مثلا به بچه هایتان می گویید:" آره دیگه کم کم میخوام یه مامان جدید براتون بیارم!" البته تجربه ی من ثابت کرده مردانی که از این شوخی ها می کنند، کسانی هستند که هیچ وقت این کار را نمی کنند! ولی باز هم می گویم این شوخی ها تیشه به ریشه زندگی می زند، همسر شما مدام در فکر می رود، شما هم با خودتان فکر می کنید همسرم چقدر شکاک است و زنهای مردم اینطور نیستند و ...! همین می شود بهانه برای خراب شدن یک رابطه زناشویی.

- مرگ و زندان: آقا یک سرماخوردگی کوچک گرفته، به همسرش می گوید: "خانم اون قلم و کاغذ رو بردار بیار آخرین وصیت هام رو بکنم." یا مثلا زیاد دیدم آقایانی که تا مشکلی در کارشان پیش می آید می گویند: "خانم اون وسایل ما رو جمع کن امروز فرداست که با مامور بیان دنبالم." یا "سعی کن ماهی یه بار بیای ملاقاتم و کمپوت آناناس هم بیاری!" البته اینها نمونه است ولی حرفهایی است که زیاد در زندگی ها می بینم و هیچ پایه و اساسی ندارد و مرد فقط برای شوخی اینها را بیان می کند، ولی نمی داند با همین شوخی ها به همسرش لطمه روحی می زند و او را نگران و مضطرب می کند.

شوخی های فیزیکی:


یک سری شوخی هایی هست که ما در فضای دوستانه خودمان انجام می دهیم ، مثلا با بیل می زنیم توی سر رفیقمان و به مدت نیم ساعت با هم می خندیم ! یا دوستمان با لگد ما را سه متر جلوتر پرتاب می کند ! خب اینها در فضای مردانه همه نشانه محبت و دوست داشتن است ! ولی هرگز از این شوخی ها با همسرتان نکنید ، خانم ها احساسات بسیار قوی ای دارند، مثلا وقتی شما همسر خود را نوازش می کنید خیلی برای او لذت بخش است، و برعکس وقتی به شوخی به او ضربه ای می زنید به همان اندازه برایش دردآور و ناراحت کننده است. پس از این شوخی ها هم اصلا نکنید. با یکی از دوستانم بیرون رفته بودیم ، به بهانه ای یک خودکار به همسرش داد، تا خانم خودکار را گرفت ناگهان از جایش پرید و دوستم زد زیر خنده، ظاهرا خودکار برقی بود و یک برق چندولت خفیف همسرش را گرفته بود، این هم جزء شوخی های فیزیکی محسوب می شود که به هیچ وجه، تاکید می کنم به هیچ وجه نباید مرتکب شوید.

شوخی های حاوی فحش:


باز هم این یک نوع دیگر از خوشمزگی های به جا مانده از دوران مجردی است ! البته منظورم از فحش، حرفی است که توهین تلقی شود ، باز هم می گویم ممکن است این الفاظ در بین دوستان ما نشانه محبت باشد - که البته همان هم غلط است ولی هرگز در ارتباط با همسرتان از این شوخی ها استفاده نکنید، چیزی که جدیدا در شبکه هایی مثل فیس بوک دیده ام با عذرخواهی از همه دوستان واژه "کثافت" است که مثلا با تغییر شکل "کصافط" می نویسند و بسیار زشت و بی ادبانه است ، و متاسفانه آقایان در رابطه های پیامکی با همسرشان از آن استفاده می کنند یا لفظش را به زبان می آورند، این هم نمونه ای دیگر از شوخی های خراب کننده رابطه است که نباید مرتکب شوید. ميگنا دات آي آر، یا مثلا واژه های دیگر، بعضی واژه ها را هم مجبورم بگویم که خیلی خانم ها از آن شاکی هستند که آقایان در رابطه با آنها به شوخی به کار می برند مثل "لامصب" "بدبخت" "بیچاره" و ... پس خیلی مواظب این واژه ها باشید ، همسر شما ممکن است چیزی نگوید و یا عادت کرده باشد ، ولی باور کنید شروع با این واژه های ساده زندگی خیلی ها را به مرز طلاق کشانده است. خواهش می کنم از این الفاظ استفاده نکنید.

شوخی های تمسخر آمیز


- شوخی در مورد اعضای خانواده: مثلا خانمی به همسرش می گوید: "اگر مشکلی پیش اومد بابای من هست که کمکمون کنه" شما هم قصدی ندارید و به شوخی می گویید: "بابای تو هنوز قسط جهیزیه ات رو داده که بخواد کاری کنه حالا !"

این شامل شوخی با اعضای خانواده مخصوصا بزرگترها و پدر و مادر هم می شود ، یعنی فرضا با پدر همسرتان یا مادر همسرتان شوخی ای کنید که دور از شان آنها باشد و یا بی ادبی محسوب شود.

- مسخره کردن: مسخره کردن همیشه بد است، مسخره کردن همسر بدتر و مسخره کردن همسر در حضور دیگران بدترین کار ممکن ! این مسخره کردن می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد، همسرتان کاری را درست انجام نداده شما با این کلمات او را صدا می کنید "نابغه ! آی کیو! دانشمند! "

یا مسخره کردن قد، هیکل یا لهجه همسر که این هم بسیار بد و زننده است، مسخره کردن غذا را هم زیاد دیده ام، مثلا به همسرتان می گویید :" عزیزم میشه بگی این غذایی که پختی دقیقا مزه چی میده؟" و یا: "این غذا رو برم بریزم جلو گربه ها ببینم لب میزنن یا نه !" نکته آخر را هم بگویم، لطفا اگر این شوخی ها را با همسرتان می کنید، بدون هیچ تعارفی، انتظار محبت و شادی و گرم بودن خانه و ... را از او نداشته باشید. یکی از دوستان من که اتفاقا خیلی هم به همسرش علاقه داشت ، به خاطر همین ناشی گری ها و شوخی های بی مورد، الان در دادگاه خانواده در رفت و آمد برای درخواست طلاق همسرش است. پس لطفا مراعات کنید.

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 179 تاريخ : سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت: 9:59

پس از چنین حوادثی باید جانب احتیاط را رعایت کرد، چرا که ممکن است فرد مذکور بخواهد دوباره با شما رابطه داشته باشد و یا اینکه با گفتن ماجرا به دیگران پای آنها را وسط کشیده و آنها نیز بخواهند با تهدید، شما رابطه داشته باشند، یا از شما اخاذی نمایند ... اما در چنین شرایطی وجود یک مرد، که محرم اسرار شما باشد و از شما حمایت نماید، می تواند همه ماجرا را ختم به خیر نماید و تنها مردی که این ویژگی ها را دارد، پدر شما می باشد. البته طبیعی است که گفتن این مساله به او بسیار سخت خواهد بود و چه بسا عکس العمل او آنقدر تند و خشن و سخت باشد که حتی فکر کردن به آن شما را به وحشت اندازد، اما پس از آنکه آتش غضب او فروکش نماید، او حامی خوبی برای شما خواهد بود. لبته اگر مطرح کردن این راز با پدرتان در حال حاضر برایتان امکان پذیر نمی باشد، این راهکار را درگوشه ذهنتان نگه دارید و اگر خدای ناکرده چنین موقعیتی برایتان پیش آمد، با اقدام به این راهکار مساله را حل نمایید. همچنین باید به این نکته نیز توجه داشت که این مساله باید در حد یک راز میان شما و او باقی بماند و حتی اگر گمان می کنید مادرتان فرد راز نگه داری نیست، او را در جریان قرار ندهید.


از دست دادن بکارت در اثر یک رابطه جنسی خارج از چارچوب خانواده، طبعا نام شما را از لیست دختران باکره و یا زنان ازدواج کرده، خارج می سازد و شما در حال حاضر نه یک دختر هستید و نه یک زن مطلقه و در چنین شرایطی طبعا از شانس ازدواج بسیار کمی برخوردار هستید؛ بنابراین بهترین کار در این شرایط این است که مردی که با شما رابطه جنسی داشته است را ترغیب به ازدواج با خود نمایید. چنین ازدواجی دو خروجی خواهد داشت، یا شما در کنار یکدیگر احساس خوشبختی خواهید داشت و زندگی را ادامه خواهید داد و یا اینکه به زودی طلاق خواهید گرفت. در هر دوصورت به نفع شما خواهد بود، چرا که یا زندگی مشترک خواهید داشت و یا اینکه پس از طلاق به عنوان یک زن مطلقه از احترام و جایگاه خاص خود برخوردار بوده و امکان ازدواج نیز خواهید داشت.


اما این امکان نیز وجود دارد که مرد مورد نظر ازدواج با شما را نپذیرد، در این صورت می توانید با تهدید کردن او به فاش ساختن ماجرا و اطلاع دادن به خانواده او یا خانواده خود، یا شکایت کردن، او را وادار به این ازدواج نمایید، حتی می توانید به او بگویید که این ازدواج می تواند یک ازدواج مصلحتی برای حفظ آبروی شما و خانواده تان باشد و قرار بگذارید که پس از مدتی، به صورت توافقی طلاق بگیرید. در این مورد به این نکات نیز توجه کنید: اول، این کار باید به سرعت صورت گیرد، بنابراین وعده هایی که او برای آینده می دهد را نپذیرید، دوم، به هیچ وجه با او قرار ملاقات نداشته باشید و تمام ارتباطاتتان با تلفن باشد، سوم، بهانه های او مبنی بر عدم آمادگی یا عدم رضایت خانواده اش یا تمام شدن تحصیلات، یا بیکار بودن یا ... را نپذیرید، چهارم، این کار هزینه مالی کمی دارد، یعنی او فقط باید همراه خانواده اش به خواستگاری شما بیاید و پس از مدتی طبق نظر خانواده ها و بدون مراسم، به عقد یکدیگر در آیید و اگر زندگی ممکن نشد، پس از چند ماه طلاق بگیرید.


مطلب دیگر در این رابطه، بحث ترمیم پرده بکارت مطرح می گردد، که ما جهت آگاهی شما این بحث را مورد بررسی قرار می دهیم:
- از لحاظ فقهی اکثر مراجع عظام تقلید این عمل را حرام می دانند و فقط برخی از مراجع می فرمایند اگر انجام این عمل برای دختر ضروری باشد، می تواند انجام دهد.
- از لحاظ قانونی این عمل جراحی مورد تایید قانون نمی باشد، بنابراین انجام این عمل هزینه مالی مشخصی نداشته و هر پزشکی طبق میل خود هزینه می گیرد و انجام این عمل نیز به صورت پنهانی صورت می گیرد.
- پزشکان متخصص و یا پزشک قانونی در شرایط خاص می توانند تشخیص دهند که پرده بکارت یک دختر ترمیم شده است.


در نهایت اگر شما امکان عمل کردن طبق هیچ یک از راهکارهای ارائه شده را ندارید، در این صورت بهترین کار این است که شما به زندگی روزمره و عادی خود بپردازید؛ تحصیل، هنر، روابط فامیلی، ... و هرگاه که خواستگاری برایتان آمد، با بررسی شرایط، نسبت به خواستگاری او پاسخ دهید. در این مورد نیز نکاتی مطرح می باشد :
- گفتن حقیقت، یعنی اینکه شما باکره نیستید، و اینکار لزومی ندارد.
- فردی که به دختر بودن و باکره بودن اهمیت زیادی می دهد و سوال می کند، طبعا مورد مناسبی برای شما نخواهد بود و بهتر است که با یک بهانه او را منصرف نمایید، اما اگر فردی، نسبت به مساله بکارت حساس نبود، بهتر است که به خواستگاری او پاسخ مثبت دهید.
- طبق نظر برخی از مراجع عظام تقلید، اگر عقد بر مبنای باکره بودن باشد، و شوهر پس از عقد بفهمد که دختر باکره نبوده است، شوهر حق فسخ عقد را دارد، اما اگر عقد بر مبنای بکارت نباشد، شوهر حق فسخ را ندارد.


- برخی از مراجع عظام تقلید، می فرمایند که اگر شوهر صریحا بگوید یا عقد صریحا بر باکره بودن دختر دلالت کند، در این صورت می توان گفت که عقد مبنی بر بکارت بوده و اگر این طور نباشد، عقد بر مبنای بکارت نمی باشد و شوهر حق فسخ ندارد (با توجه به متفاوت بودن نظر مراجع، شما در هر بخش از مساله باید نظر مرجع خودتان را از دفتر ایشان سوال نمایید).
به هر ترتیب اگر شما خواستگاری داشتید که با در نظر گرفتن شرایط به او پاسخ مثبت دادید، پس از آن در هر مرحله ای از مراحل خواستگاری تا ازدواج که احساس کردید، امور به گونه ای دارد پیش می رود که ممکن است ماجرا فاش شود، بهترین کار این است که بدون مطرح کردن ماجرا و با یک بهانه ازدواج را بر هم بزنید، چرا که به هر حال مطرح کردن یک گناه، تبعاتی منفی خواهد داشت، چرا که هم از لحاظ شرعی اعتراف به گناه در نزد غیر خدا صحیح نمی باشد و هم اینکه ممکن است، فرد مذکور پس از آگاهی از راز شما، بخواهد از شما سوء استفاده یا اخاذی نماید.

خواهر محترم، ما به عنوان مشاور شما، به صورت کلی جوانب مساله را مورد بررسی قرار داده ایم، پس از این، شما باید با دقت و تفکر، در آنچه که گفته شد، و در نظر گرفتن شرایط خاص خودتان، آداب و رسوم و عرف خانواده و شهرتان، بهترین شیوه را در پیش گیرید. البته فراموش نکنید که هميشه بهترين تصميم، راحت ترين تصميم نخواهد بود.

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 268 تاريخ : يکشنبه 16 اسفند 1394 ساعت: 3:20

علت تنها ماندن برخی دختران

دوست دارید بدانید چرا بعضی خانم‌ها نمی‌توانند شریکی برای زندگی‌شان پیدا کنند یا مردها را در زندگی‌شان نگه دارند؟

اینکه بعضی از خانم‌ها برای پیدا کردن شریک زندگی خود مشکل دارند یا نمی‌توانند مردی که می‌خواهند را در زندگی‌شان نگه دارند، به طور کلی ۷ دلیل دارد. این دلایل ریشه‌های بیولوژیکی دارند که جنسیت‌ها را از لحاظ تمایلات رفتاری متمایز می‌کند. منظورمان این نیست که «این کاری است که خانم‌ها باید انجام دهند تا بتوانند مردی را به دست آورند.» منظورمان این است که «رفتارهای کلی وجود دارد که بعضی خانم‌ها انجام می‌دهند که برای آقایان استثنا می‌شود. این هفت دلیل اینها هستند:

اینکه طرزفکر ناامیدانه داشته باشید


آدم‌ها شکارچی و گردآورنده هستند، به همین دلیل به چیزهایی ارزش می‌دهیم که به دست آوردن آن برایمان سخت‌تر باشد. برای انسان‌های اولیه این شامل نیازهای اساسی برای بقا (مثل غذا و وسایل خانه‌سازی) بود. مغز انسان به دنبال راحت‌سازی است. درس‌های شکار و گردآوری تبدیل شد به: سخت = باارزش و ساده = بی‌ارزش، درست مثل همه درس‌هایی که از حل اختلافات می‌گیریم: جنگ یا گریز. با پیچیده‌تر شدن جامعه، درس راحت‌ساز شکارچی/گردآورنده خراب شد. بعنوان مثال، الماس جواهری بسیار گران است درحالیکه جواهر زیرکونیا ارزان است. با اینحال زیرکونیا همه ویژگی‌هایی که برای انسان‌ها جذاب بود و آنها را به سمت استفاده از الماس کشاند، در خود دارد. همینطور هم زنی که به سادگی در دسترس باشد جذابیت کمتری دارد.

در گذشته مردها شکارچیان و زنان گردآورده‌ها بودند. به همین دلیل است که مردها ذاتا عاشق شکار کردن هستند و مغز مردها به دنبال پاداش نوروشیمیایی به دست آوردن یعنی دوپامین و سروتونین است. دوپامین در پیش بینی پاداش در بدن ترشح می‌شود نه با خود واقعی پاداش به همین دلیل خصوصیات زن به اندازه شکار کردن او اهمیت ندارد. تغییرپذیری هم تولید دوپامین در مغز را افزایش می‌دهد. به همین دلیل است که قمار کردن اعتیادآور است. اینکه نمی‌دانید می‌برید یا می‌بازید برای سیستم پاداش مغز قابل‌مقاومت نیست. قماربازها عاشق بردی که به دست می‌آورند نیستند، آنها عاشق دوپامینی هستند که از اینکه نمی‌دانند بازی‌شان به برد تبدیل می‌شود یا نه، تولید می‌شود.

مردها ذاتاً نسبت به زن‌ها بی اعتماد هستند زیرا اکثر فرهنگها زن‌ها را غیرقابل‌اعتماد به تصویر می‌کشد. اگر زنی به سادگی قابل دسترس باشد مردها به صورت غریزی تصور می‌کنند که به سادگی برای بقیه مردها هم در دسترس خواهد بود. درنتیجه، تهدید بزرگتری برای آنها به شمار می‌رود و مغزشان از چنین سناریویی فرار می‌کند.

خیلی وقت‌ها می‌شنویم که خانم‌ها اصطلاح تور کردن را برای مردها استفاده می‌کنند. اما باید بدانند که نیازی نیست مردها را به تورشان بیندازند، فقط کافی است آنها را آنقدر به دنبال خودتان بکشانید که نیرویشان تمام شده و خودشان به تور بیفتند. از این گذشته، شما مردی که به تور بیفتد را نمی‌خواهید. شما مردی را می‌خواهید که شما را به تور انداخته باشد.

علاوه بر این، بعضی خانم‌ها درمورد چیزی که هستند و کارهایی که برای به دست آوردن مردی می‌خواهند انجام دهند، دروغ می‌گویند. این فقط دلسوزی مردها را برمی‌انگیزد. وقتی بفهمند که خودِ واقعی شما کیست و واقعاً چه شکلی هستید، احترامتان را از دست داده و تصور می‌کنند که فریب خورده‌اند. نه تنها آنها از دستتان خشمگین می‌شوند، بلکه خودتان هم نسبت به خودتان عصبانی شده و این عصبانیت کم‌کم به نادیده‌گرفتن خودتان تبدیل می‌شود.

اینکه از مردها بخواهید رابطه‌تان را تعریف کنند


هیچوقت از مردی نخواهید که رابطه‌تان را تعریف کند زیرا شدیداً برایشان آزاردهنده بوده و مثل یک علامت هشدار است. اگر از آنها بپرسید که با هم در رابطه‌ای جدی هستید یا نه مطمئن باشید که پاسخ منفی دریافت خواهید کرد.

اینکه آویزان باشید


همه انسان‌ها از صمیمیت می‌ترسند. وقتی فردی دیگر به سمتتان می‌آید، واکنش خودکار مغز دور شدن از آن فرد است. چسبیدن برای آدم‌ها آزاردهنده و تهدیدآمیز است و هیچ جذابیتی برایشان ندارد.

پیدا کردن کسی در زندگی برای اینکه دوستش داشته باشید و دوستتان داشته باشد کار سختی نیست

اینکه نتوانید به مردتان حس مرد بودن بدهید


از قدیم این مردها بوده‌اند که همیشه از زن‌ها محافظت می‌کردند. اما آن زمان که مردها مرد بودند و زن‌ها قدرشناس دیگر تمام شده است. بیشتر مردها حتی اگر بخواهند هم دیگر نمی‌توانند از نظر فیزیکی از زن‌ها محافظت کنند. اما به این نیاز دارند که زنشان آنها را یک «مردِ مردانه بزرگ» ببینند. من یک فمینیست هستم چون تا زمانیکه زن‌ها آزاد نباشند، هیچ مردی هم نمی‌تواند آزاد باشد. بااینحال درهم‌آمیختگی نقش جنسیت‌های مختلف یکی از از هزینه‌هایی است که فمینیسم باید پرداخت کند. بیشتر مردها از نظر منطقی این تغییر نقش‌ها را درک می‌کنند. اما منطق مسئله‌ای بیرونی و ظاهری است درحالیکه احساسات در همان مغز قدیمی صورت می‌گیرد که جای هیچ فکری جز «الان باقی بمان، سوالاتت را بعداً بپرس» در آن نیست. جنگ و گریز واکنش خودکار مردها به زنانی است که احساس بزرگ بودن و مرد بودن را به آنها نمی‌دهند.

اینکه درمورد مردهای دیگر حرف بزنید


به زبان آوردن مداوم اسم مردهای دیگر و حرف زدن درمورد آنها رابطه را خراب می‌کند. دلیل آن این است که جامعه به ما دیکته کرده است که زن نباید درمورد مرد دیگری به جز شوهر خود فکر کند.

اینکه از مردی بپرسید ظاهرتان چطور است


اصلاً چرا باید زنی چنین سوالی بپرسد؟ اگر هم لازم باشد این سوال را بپرسید، مطمئن باشید که جوابی که می‌خواهید را نمی‌گیرید. یکسری سوال‌ها هستند که نباید هیچوقت از مردها بپرسید این سوال‌ها دقیقاً همان سوال‌هایی هستند که نمی‌خواهید جواب صادقانه‌ای بشنوید. دانشمندان هنوز مکانیزم این مسئله را کشف نکرده‌اند اما در مردها بخاطر عامل کروموزوم Y است. به همین دلیل است که ممکن است فکر کنید زنانی که به محض اینکه صبح از خواب بیدار می‌شوند آرایش می‌کنند، اصلاً علاقه‌ای ندارند بدانند که در فلان شلوار جینشان چاق به نظر می‌رسند یا نه. فقط زنانی که مشکل اعتمادبه‌نفس دارند چنین سوالاتی می‌کنند. بعد وقتی مردی به آنها صادقانه نظرش را می‌گوید، ناراحت می‌شوند. از این گذشته، اگر مردی از چیزی که پوشیده‌اید خوشش نیامده، خوب در بیاوریدش.

اینکه زیاد در آغوشش بگیرید و زیاد حرف بزنید


اکسی‌توسین هورمونی است که زن‌ها را به فرزندشان پیوند می‌دهد. ازآنجاکه گیرنده‌های اکسی‌توسین بیشتری نسبت به مردها دارند، بغل کردن و حرف زدن موجب ترشح این هورمون در زن‌ها شده ولی چیزی جز اضطراب در بدن مردان تولید نمی‌کند. نگاهشان کنید. بیشتر با کلمات یک‌بخشی جوابتان را می‌دهند. اگر مردی بتواند بیشتر از چهار کلمه به هم بچسباند و تحویلتان دهد یا دروغ می‌گوید یا آن را از روی اینترنت حفظ کرده است. وادار کردن مردها به حرف زدن یک راه حتمی برای انداختن خودتان از چشم او و دور کردنشان است. اگر نیاز به حرف زدن دارید، با یکی از دوستان دخترتان حرف بزنید.

من همیشه سعی کرده‌ام با زبان شوخی چیزی را به مردم آموزش دهم. این پیام این است که: آدمها‌روزبه‌روز تنها‌تر و از حقوق خود محروم‌تر می‌شوند. این خنده‌دار نیست، تراژدی است. چالش موجود این است که زنان و مردان امروز زنان و مردان پارسال و سالیان قبل نیستند ولی غرایز آنها همان است. مشخص است که شرایط تعامل هم با تغییر ما باید تغییر کند، چون تا وقتی همه آزاد نشده‌اند، هیچکس آزاد نیست. و عشق رهایی‌بخش است. پیدا کردن کسی در زندگی برای اینکه دوستش داشته باشید و دوستتان داشته باشد کار بزرگی نیست. کار کوچکی است. اینکه بدانید چرا آنطوری هستید که هستید قدرت است. هر اتفاقی هم که بیفتد، زن و مرد یکسان هستند: هر چیزی که می‌گویند و هر کاری که می‌کنند بخاطر این است که نیازمند دادن و گرفتن عشق هستند. پس خاص و فوق‌العاده باشید

منبع : سایت مردمان

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 195 تاريخ : يکشنبه 16 اسفند 1394 ساعت: 3:20

با چه تیپ شخصیتی ازدواج کنیم

يكي از معيارهاي انتخاب همسر، در نظر گرفتن خصوصيات شخصيتي وي و همساني آن با شخصيت فردي است ‌كه مي خواهد ازدواج كند. البته پي بردن به اين مهم كاري دشوار و كاملاً تخصصي است ولي جهت شناخت بهتر و آشنايي بيشتر آنها به معرفي چند تيپ مختلف شخصيتي مي پردازيم.

ابعاد شخصیت

تیپ مایزر- بریگز چهار بعد شخصیت انسان را مشخص می سازد. هر کدام از آنها با جنبه ی مهمی از زندگی و شغل در رابطه هستند، از این رو شناخت تیپ های شخصیتی به ما کمک می کند تا رفتار خود و دیگران را بهتر بشناسیم. این ابعاد شخصیتی برحسب چگونگی دریافت انرژی، جمع آوری اطلاعات، نحوه تصمیم گیری و طرز زندگی به ترتیب به چهار بعد شخصیتی تقسیم بندی می شوند (بارون، 1387).

1-  برون گرا – درون گرا

2-  حسی – شهودی

3-  فکری – احساسی

4-  با ساختار – منعطف


برون گرا – درون گرا

افراد درون‌گرا افرادی هستند که همیشه غرق تفکرند و به محیط بیرون توجه نمی ‌کنند. آن ‌ها مانند حوضی هستند به عمق یک اقیانوس. یعنی ارتباط پیرامونی ‌شان زیاد نیست ولی ارتباط درونی ‌شان عمیق است. در واقع این افراد تمایل بسیار كمی به حضور در جمع دارند و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیت های ذهنی و انفرادی می گذرانند. در مقابل، افراد برون‌گرا افرادی هستند که بیشتر به دنیای اطرافشان توجه می‌کنند. ارتباطات پیرامونی این افراد زیاد است. یعنی اهل معاشرت، تفریح و شلوغی‌ اند. معمولاً افراد این گروه نسبت به افراد درونگرا دارای اعتماد به نفس بیشتری می باشند.

حسی – شهودی

دومین بعد شخصیتی به نحوه ی جمع آوری اطلاعات دریافتی از طریق حواس پنج گانه (دیدن – شنیدن و ...) توجه دارند. برای آنها آن چیزی اهمیت دارد که با حواس قابل درک باشد. اگر برای آنها یک مکانی را توضیح بدهید، تا نبینند یا لمس نکنند اهمیتی به آن نمی دهند، اما افراد شهودی برعکس افراد حسی بیشتر از حس ششم خود کمک می گیرند و در واقع به آنچه ممکن است در آینده اتفاق بیفتد یا انجام شود توجه بیشتری دارند و خود را محدود به حواس پنج گانه نمی کنند.

فکری – احساسی

ترجیح  فکری - احساسی نشان دهنده شیوه ای است که ما ترجیح می دهیم تا تصمیم گیری کنیم .فکری ها به سبک منطقی وعینی تصمیم گیری می کنند در حالی که احساسی ها به شیوه ی فردی و ارزش محور تصمیم گیری می کنند. جالب این است که 66% زنان احساسی هستند . این یکی از ترجیحات نظریه تیپ شناسی  است که تفاوت جنسی قابل توجهی دارد. فکری ها تمایل به تحلیل تصمیمات دارند، در حالی که احساسی ها همدلی می کنند.

با ساختار – منعطف

چهارمین بعد شخصیتی به سبک و طرز زندگی افراد بر می گردد. افراد با ساختار، بیشتر در چارچوب کار می کنند، مقید به برنامه ریزی هستند و طبق برنامه پیش می روند، ولی افراد منعطف در کارهای خود انعطاف بیشتری نشان می دهند و زیاد تابع برنامه ریزی نیستند . ممکن است چند کار را با هم انجام دهند اما افراد با ساختار ترجیح می دهند تا یک کار را تمام نکردند، سراغ کار دیگری نروند.


ماحصل ترکیب این چهار بعد، پیدایش 16 تیپ شخصیتی در افراد است. نود و دو درصد کسانی که با هم ازدواج می کنند، جذب مشابه خودشان می شوند. هشت در صد به سمت قطب متضاد خود می روند، فردی که بدبین است، دوست دارد به طرف آدم خوش بین برود. چون خودش از بدبینی اش رنج می برد. غمگین است، بسمت آدمی میرود که شاد باشد. فرد بی نظم است جذب آدم با نظم میشود تا نقص خودش را بپوشاند. ما برای ازدواج دو قطب متضاد را توصیه نمی کنیم. این ها در زندگی مشکل پیدا می کنند. ممکن است چند صباحی برایش لذت بخش باشد ولی دوام پیدا نمی کند . در مورد دو درون گرا ، در اینجا می توانیم کفویت را نقض کنیم . ما می گوییم یک درون گرای صرف و یک برون گرای صرف، در زندگی مشکل خواهند داشت. دو تا برون گرا ممکن است خوب باشد و هر دو باهم خوش هستند ولی دو تا درون گرای صرف، نمی توانند با هم زندگی خوبی داشته باشند. این در مورد دو نفر عصبانی هم صدق می کند. ما درون گرا و  برون گرایی را صلاح می دانیم که فاصله آنها کم باشد. مثلا درجه درون گرا پنج باشد و درجه برون گرا نود و پنج باشد . ما این ازدواج را صلاح نمی دانیم. ولی مثلا درجه درون گرا بیست باشد و درجه برون گرا، سی باشد، این را قبول می کنیم . چون فاصله آنها کم است. اگر این طور باشد، خوشبخت خواهند شد.

با همسر درون گرا ازدواج کنیم یا برون گرا؟

آیا تاکنون در بحث ویژگی های فردی خود به این مسئله اندیشیده ایدکه شما چه شخصیتی دارید؟

فردی هستید که تمایل به تنهایی و کارهای انفرادی دارید و یا اینکه بودن با دیگران و حضور در جمع را می پسندید؟

فردی هستید که تمایل به تنهایی و کارهای انفرادی دارید و یا اینکه بودن با دیگران و حضور در جمع را می پسندید؟

اصولا افراد به دو تیپ شخصیتی برون گرا و درون گرا تقسیم می شوند. شاید هر کدام از شما جزوه یکی از دو دسته باشید. حالا هر شخصیتی که دارید نگران نشوید زیرا قصد نداریم بگوییم بیمار هستید و یا اینکه اختلال شخصیت دارید. هر یک از این رفتار ها یک ویژگی فردی است که به طور ژنتیکی در همه افراد وجود دارد. همچنین عواملی از جمله تربیت خانوادگی، فرهنگ و آب و هوای جغرافیایی بر روحیات ما تاثیر میگذارد.

درون گراها افرادی هستند که وقتی در مقابل جهان بیرون قرار میگیرند، دو دل و منفعل میشوند. آنها معمولا آدمهای توداری هستند که خودشان را بروز نمیدهند، از احساسات و هیجان هایشان فقط برای دوستان معدود و خیلی صمیمی حرف میزنند. برای همین اگر یک فرد درونگرا را ببینند، با اینکه حس میکنید، دارید آدم مودبی را تماشا میکنید. اما در صورتی که او را نشناسید،فکر میکنید با آدم بی اعتنایی مواجه شده اید. این افراد تمایل به تنهایی، اشتغال به امور ذهنی و کتاب خواندن دارند، آنها افرادی مستقل هم هستند.

برونگراها در دنیای بیرون سیر می کنند. آنها دوست دارند که سرخوش، اجتماعی، رقابت جو، سریع و واقع گرا باشند. برای آنها هرچیزی که شفاف تر و مشخص تر باشد، بهتر است. ابهام را تحمل نمی کنند. این افراد از طبیعت گردی، مهمانی رفتن و با بودن با دوستان خسته نمی شوند.

حالا دانستن همه این ویژگیها به چه دردی می خورد؟ دقیقا زمانی که به دنبال فرد مورد نظر زندگی خود می گردید، دانستن این خصوصیت اخلاقی او در انتخاب و زندگی آینده به کمک شما می آید.

این خصوصیت در زنان و مردان متفاوت است، یک زن برونگرا دوست دارد کنار همسرش بنشیند و با او صحبت کند، به میهمانی و خرید بازار برود درحالی که مردی با این خصوصیت تمایل دارد به دنبال طبیعت گردی و اکتشاف باشد. و مسافرت هایی بدون همسر و با دوستانش برود. پس نمیتوان گفت، یک زن برونگرا در کنار یک مرد برونگرا خوشبخت است بلکه باید به آنها بیاموزید که تفاوتها را بشناسند و به عنوان مشکل به آنها نگاه نکنند تا بتوانند به راحتی با آن کنار بیایند و مدیریت کنند.

منابع:

حسن زارعی محمودآبادی، باچه تیپ شخصیتی ازدواج کنیم، نشر دانژه 1392

روان شناسی زن و مرد- تالیف زهره رئیسی

روانشناسی شخصیت – ویستا

اکرم اشرفی نژاد- پروانه یارمحمدی

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 192 تاريخ : چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت: 19:40

تشخیص رفیق باز بودن نامزد

 

ازدواج با مرد رفیق باز چه پیامدهایی دارید؟ چطور می شود از رفیق باز بودن نامزد کاست

یکی از توصیه های همیشگی روانشناسان خانواده این است که اگر در مرحله انتخاب همسر هستید، قید مردان رفیق باز را بزنید.

اگر نامزدتان رفیق باز است، شاید بد نباشد برای اصلاح او تلاش کنید

«نامزدم وقت کمی برای من می گذارد»، «فکر می کردم معاشرتی است، نمی دانستم رفیق باز است»، «همه وقتش را با دوستانش می گذراند، می ترسم بعد از عروسی هم همین طور باشد» و...

اگر این ها شکایت های شما هم هست، ممکن است با یک فرد رفیق باز نامزد کرده باشید. کسی که زندگی با او کم کم برایتان آزاردهنده خواهد شد. اما قبل از هر چیز باید بدانید که آیا واقعا طرف شما رفیق باز است یا شما این طور فکر می کنید؟

یکی از توصیه های همیشگی روانشناسان خانواده این است که اگر در مرحله انتخاب همسر هستید، قید مردان رفیق باز را بزنید. زندگی با چنین مردانی یک ریسک بزرگ است که یک تنهایی ناتمام و دنیایی از مسئولیت را برای شما به ارمغان می آورد. مردان رفیق باز، همان قدر که در زندگی رفقایشان تنیده شده اند، از زن و فرزند خودشان کم می گذارند. آنها ممکن است به خاطر رفاقت، کارهای پرهزینه ای انجام دهند که زندگی مشترکتان تاوان آن را بپردازد. این مردان در دسترس نیستند، شما را نادیده می گیرند و خیلی وقت ها بار رفیق بازی هایشان را به همسرانشان تحمیل می کنند.

بگذارید همین اول کار یک نکته را به شما بگوییم: رفیق بازی اگرچه طبق عرف تعریف می شود، اما تشخیص آن تا حدود زیادی بستگی به خود شما دارد. اگر خودتان هم اهل معاشرت زیاد با دوستانتان باشید، تحمل یک مرد رفیق باز برایتان ساده تر می شود. اما اگر شما درونگرا باشید، دوستان کمی داشته باشید یا زندگی خانوادگی را به ارتباط با دوستانتان ترجیح دهید، زندگی با مردی که بیشتر وقتش را برای دوستانش صرف می کند، بدجور آزارتان می دهد.


چطور بفهمید کسی رفیق باز است؟


در هنگام آشنایی یا در جلسات خواستگاری از طرف مقابلتان این سوال ها را بپرسید:
1- در طول روز یا هفته، چند ساعت با دوستانتان وقت می گذراید؟
2- اعتقاد شما درباره ارتباط با دوستان، پس از ازدواج چیست؟ آیا شکل این ارتباط و مدت زمان آن تغییری می کند؟
3- تا کجا پای یک دوست می ایستید و چقدر اجازه می دهید به زندگی تان وارد شود؟
4- دوستان شما اولویت چندم زندگی تان هستند؟
5- اگر همسرتان با دوستانش زیاد ارتباط داشته باشد، شما چه عکس العملی نشان می دهید؟

بعد از ازدواج ارتباط همسران باید با دوستان دوران مجردیشان كمتر شود

علت های رفیق بازی


شخصیت هایی كه پختگی كافی را ندارند و برای تأمین اعتبار و ابراز خود به دوستان وابسته می شوند.


افرادی كه در خانواده دوران مجردی یا زندگی متاهلی فعلی شان صمیمیت و رابطه شاد را تجربه نكرده اند.


افرادی كه باور نكرده اند دوران مجردی تمام شده است و نمی دانند متاهلی چه نیاز ها و ضرورت هایی دارد.


افرادی كه الگوی رفیق بازی را دیده و یا با آن الگو بزرگ شده اند.


با نامزد رفیق باز چه کنید؟


اگر خودتان هم اهل معاشرت زیاد با دوستانتان باشید، تحمل یک مرد رفیق باز برایتان ساده تر می شود

شما می توانید یک نه بگویید و همه چیز را به هم بزنید. اما نباید به همین زودی به فکر جدایی بیفتید. اگر نامزدتان رفیق باز است، شاید بد نباشد برای اصلاح او تلاش کنید. تغییرات ذره ذره ایجاد می شوند، به شرطی که خود او آمادگی تغییر را داشته باشد و ضرورت آن را حس کند.

 

این اقدامات می تواند برای اصلاح نامزدتان کمک کننده باشد:


1- بعد از ازدواج ارتباط همسران باید با دوستان دوران مجردیشان كمتر شود و اولویت شان همراهی با همسرشان باشد اما توقع قطع كامل این رابطه های دوستانه را هم نداشته باشید. به او اجازه دهید در زمان های مشخصی، مثلا آخر هفته ها یا دو روز در هفته با دوستانش باشد و بقیه وقتش را برای شما صرف کند.
2- انرژی تان را صرف حذف دوستان او نکنید بلکه جذابیت های دو نفرگی و با هم بودن را آنقدر زیاد کنید تا او ترجیح دهد روابط متاهلی داشته باشد، بیشتر با شما باشد یا در خانواده وقت بگذراند.
3- دنبال علاقه های مشترك، حل مسئله های مشترك و وقت گذرانی های جذاب بگردید. وقتی با هم هستید از كمبودها، انتظارات به زمین مانده و غرغرهای همیشگی حرفی نزنید. بیشتر با هم بخندید.
4- دوستان مشترکی پیدا کنید که بتوانید رابطه خانوادگی با آنها بسازید و به نوعی شما هم در رفت و آمد او با دوستان متاهلش شریک شده و او را در روابط خود با دوستان متاهلتان وارد کنید.

منبع: همشهری

بازنشر : بیتوته

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 188 تاريخ : دوشنبه 10 اسفند 1394 ساعت: 6:04

اهمیت شغل همسر آینده در ازدواج

روانشناسان توصیه می‌کنند که کسانی که به دنبال بهبود زندگی عشقی خود هستند، باید نحوۀ تاثیر انتخابهای شغلی و فلسفۀ پول خرج کردنشان بر روابطشان را مورد بررسی قرار دهند. زوجها می‌دانند که پول اغلب ریشۀ اکثر جروبحث‌هاست، اما با این وجود در انتخاب شریک زندگی به انتخابهای شغلی و نگرشهای مالی طرف مقابل کمتر توجه می‌کنند.

به گزارش بی‌بی‌سی انگلیسی، اما از قرار معلوم تصمیمهایی که در این دو بخش مهم زندگی خود می‌گیرید، می‌توانند نقش بزرگی در کمک به شما برای ساخت یک رابطۀ درازمدت خوشبختانه ایفا کنند.

فران دیویس، روانشناس و مشاور شغلی که با مدرسۀ کسب‌وکار هاروارد همکاری می‌کند، می‌گوید: "در برخی موارد، خیانت مالی با خیانت جنسی فرقی نمی‌کند."

در زیر با چهار استراتژی برای تصمیم‌گیری در زمینۀ شغلی و مالی آشنا می‌شوید که زندگی عاطفی شما را تقویت خواهند کرد:

از یافتن فرد هم‌شغل اجتناب کنید


شاید به نظرتان برسد که رابطه داشتن با شخصی که دقیقاً مسیر شغلی یکسانی با شما دارد، ایدئال است. هر چه باشد، حرفها بیشتری خواهید داشت که با هم بزنید و اهداف شغلی مشترکی هم دارید.

این امر در ابتدای رابطه و مرحلۀ سرشار از عشق بسیار لذتبخش است، اما در دراز مدت می‌تواند به شدت نتیجۀ عکس بدهد. زوجهایی که هر دو به یک شغل اشتغال دارند، حتی اگر هم با در یک محل کار مستقیماً در رقابت نباشند، احتمال بیشتری دارد که از هم دور شوند، چرا که در اوقات فراغتشان به دنبال علایق متفاوتی خواهند رفت. هر چه باشد، آنها در بزرگترین چیز زندگیشان، یعنی شغل، با هم اشتراک دارند و اشتراک بیش از حد هم خسته‌کننده است.

بر اساس تحقیقی که در آمریکا صورت گرفته است، وکلا، کارگران مزرعه و کسانی که در آموزش فعال هستند، بیشتر احتمال دارد که از هم‌شغلهای خود شریک زندگی انتخاب کنند و در مقابل کسانی که در بخش مالی، معدن و ساخت و ساز شاغل هستند، کمتر احتمال دارد که از همکاران خود برای خود شریک زندگی انتخاب کنند.

نهایتاً اینکه ایجاد توازن میان شغل و زندگی، برای زوجهایی که هر دو در یک شغل مشغول به کار هستند، دشوارتر است. گایل کینمان، استاد روانشناسی سلامت شغلی در دانشگاه بدفوردشایر، می‌گوید: "در این شرایط شغل به مسئله‌ای بزرگ در رابطه تبدیل می‌شود، می‌تواند بر سایر مباحث میان زوج سایه بیاندازد."

درعوض، به شغلهای مکمل فکر کنید


در چند سال گذشته، پژوهشگران به دنبال شناسایی مشاغلی رفته‌اند که زوجهای مناسبی از تویشان درمی‌آید. برای مثال، کسانی که در تبلیغات و بازاریابی شاغل هستند اغلب جذب موزیسین‌ها می‌شوند و افسران پلیس به شاغلان در بانکها علاقمند می‌شوند. اینها نتایج تحقیقی توسط گرید هستند. گرید یک اپلیکیشن همسریابی است که با استفاده از لایکها و ردهای کاربرانش به این نتایج رسیده است.

سایت همسریابی دیگری که با توجه به انبوهی از علاقمندی‌ها و ارزشهای مشترک، به کاربران خود گزینه معرفی می‌کند، دریافته است که افراد مشغول در برخی از حوزه‌ها به افراد مشغول در حوزه‌های خاصی جذب می‌شوند. برای مثال بر اساس داده‌های این سایت مناسبترین زوجها، مردان وکیل با زنان معمار، زنان وکیل با مردان خلبان، پژوهشگران مرد با زنان داروساز و مدیران کسب و کار مرد با مدیران کسب‌وکار زن هستند.

براساس پژوهشهای مایکل آمودت، استاد دانشگاه رادفورد که با استفاده از داده‌های سرشماری آمریکا صورت گرفته‌اند، روحانیون، چشم‌پزشکان و مهندسان بیش از بقیۀ افراد احتمال دارد که فارغ از مسیر شغلی شریک زندگیشان با او بمانند.

برای کار برنامه داشته باشید


همۀ ما شکایت کسانی را از همسرانشان که همیشه غایب هستند و انگار با کارشان ازدواج کرده‌اند شنیده‌ایم. اما این که ساعت کاری فردی زیاد باشد با اینکه به صورت غیرمنتظره مجبور باشد بیشتر کار کند، زمین تا آسمان فرق می‌کند و حالت دوم می‌تواند زندگی شخصی فرد را ویران کند.

عدم ثبات ساعت کاری بیش از ساعات طولانی کار می‌تواند به صورت منفی روابط شما را تحت تاثیر قرار دهد (برای درک بهتر، شغلی را فرض کنید که همیشه باید تا ساعت 8 سر کار باشید و در مقابل شغل دیگری که ممکن است به خاطر آن مجبور شوید یک ساعت قبل از قرار شام سالگرد ازدواج آن را کنسل کنید و تا نیمه‌شب کار کنید).

دکتر دیویس می‌گوید که تغییر پیوستۀ برنامه‌ریزی‌ها در دقیقۀ نود، "از دست دادن رویدادهای خانوادگی را دردناکتر و استرس‌زاتر می‌کند." همچنین ممکن است این پیام را برای شریک زندگیتان داشته باشد که کار برای شما همیشه در صدر امور است. شاغلین در حوزۀ بانکی و شرکتهای خدمات تخصصی به خصوص در زمینه از پیش برنامه‌ریزی کردن، دچار مشکل هستند.

دیویس توصیه می‌کند که برای حداقل نگاه داشتن استرس در رابطه، باید به محض اینکه برنامۀ کاریتان با برنامه‌های شخصی‌تان تداخل پیدا می‌کند، آن را به همسرتان اطلاع دهید و در برنامه‌ریزی مجدد، سکان امور را دست بگیرید.

قید یک عروسی چاق و چله و گرانقیمت را بزنید


اندرو فرانسیس تان، استاد دانشگاه اموری در آتلانتای آمریکا که در موضوع مخارج عروسی و دوام ازدواج تحقیق کرده است، می‌گوید که برای داشتن یک ازدواج شاد و خوشبخت، لازم نیست در مراسم عروسی ریخت و پاش کنید.

پژوهشگران با مطالعه بر روی 0 فرد متاهل دریافتند که کسانی که بیشتر خرج مراسم عروسی می‌کردند، ازدواجهای کوتاهتری داشتند. مشخص نیست که دقیقاً چه رابطه‌ای میان مخارج عروسی و طلاق وجود دارد. در ایالات متحده بررسی‌ای در این زمینه انجام شده که نشان می‌دهد 32 درصد از زوجها پس ازدواج زیر بار بدهی و وامهای ازدواج رفته‌اند.

در آسیا، مثلاً هند و مالزی، اینکه خانواده‌ها پس از برگزاری یک مراسم عروسی چندروزه زیر بار بدهی بروند، امری معمول است. فرانسیس تان می‌گوید: "برای داشتن جانب احتیاط، زوجها باید مخارج عروسیشان را تا حدی پایین بیاورند که قادر به مدیریت آن باشند."

به نقل از سلامت نیوز

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 212 تاريخ : يکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت: 0:56

علت مهم بودن و اهمیت رابطه زناشویی ،برخی از زن و شوهر هستند که فکر می کنند می توانند همسران خوبی باشند ولی شریک جنسی خوبی نباشندو می گویند که این رابطه تنها برای فرزند آوری خوب است و فایده ی دیگری ندارد. این تعبیر اشتباه است ما به شما می گوییم، چطور این رابطه می تواند در زندگی مشترک سودمند باشد.

چسب زندگی مشترک

داشتن رابطه جنسی سالم و به ارگاسم رسیدن باعث افزایش سطح هورمون اکسی توسین که به هورمون عشق معروف است می شود. علاوه بر این زمانی که زن و مرد خیلی عاشقانه یکدیگر را در آغوش می کشند و تمام تلاش شان را برای لذت بردن و لذت بخشیدن انجام می دهند ، بسیاری از مشکلات کوچک دیگر اصلا بیان نمی شود. اینکه قدیمی ها می گفتند حتی بعد از دعوا، رختخواب تان را جدا نکنید علتش همین بود. رابطه جنسی می تواند زن و مرد را با وجود مشکلات کنار هم نگه دارد. پس اگر مشکلات اقتصادی داری، با خانواده همسر ناسازگارید و هر مشکل دیگر، از معجزه ی رابطه جنسی کامل استفاده کنید.

اعتماد به نفس در حد تیم ملی

باور کنید اگر به شما لقب بهترین همسر دنیا را هم بدهند اما نتوانید برق رضایت جنسی را در چشمان همسرتان ببینید، احساس مفید بودن نمی کنید. هم زن و هم مرد زمانی که حس می کند توانسته شریک جنسی خوبی باشد و همسرش را سرشار از لذت کند، اعتماد به نفس بالاتری پیدا می کند و این پیدا کردن اعتماد به نفس باعث می شود در دیگر جنبه های زندگی اش هم موفق تر شود.
اگر می خواهید فرد با اعتماد به نفسی باشید، بجای شرکت در کارگاه های تغییر رفتار و روش های این چنینی( که البته به جای خود مناسب هم هست) سعی کنید در اطاق خواب تان ، سنگ تمام بگذارید.

مگر دنبال لاغری نمی گردی؟

هر فعالیت بدنی می تواند با سوزاندن کالری باعث شود که تناسب اندام شما حفظ گردد. اما رابطه ی جنسی حکم ورزشی را دارد که با لذت و معاشقه همراه بوده و بجای آنکه در طول جریان کالری سوزاندن خسته شوید ، می توانید لذت هم ببرید. مخصوصا اگر خیلی منفعل نبوده و حرکت تان در رابطه زیاد باشد. پس اگر خواهان کم کردن وزن هستید و می خواهید اندام مناسبی داشته باشید همچنان تنور رابطه تان را گرم نگه دارید.

همه چی  آرومه

داشتن رابطه جنسی سالم و به ارگاسم رسیدن باعث افزایش سطح هورمون اکسی توسین که به هورمون عشق معروف است می شود

هر انسانی در طول شبانه روز نیازهای مختلفی دارد که یکی از این نیازها که نمی توان آنرا نادیده گرفت و فاکتور کرد، نیاز جنسی است. همانطور که برای رفع گرسنگی می شود یک غذای کامل و مفید خانگی خورد و یا می شود با یک ساندویچ بی خاصیت و حتی مضر نیاز را بر طرف کرد، نیاز جنسی نیز همین حالت را دارد. کسی که می تواند این نیاز را با همسرش به طور کامل و عالی بر طرف کند، احساس آرامش بیشتری را تجربه می کند. داشتن شریک جنسی دایمی و در دسترس که علاقه و تفاهم زیادی هم بین تان حاکم است، شانس بزرگی است و این امکان را دارد که مثل یک آرام بخش رفتار کند. وقتی نیازهای جنسی ارضا شود، شما زندگی را از دریچه مثبت می بینید و برعکس وقتی نیازهایتان معطل می ماند، نیمه خالی لیوان زندگی را می بینید. همین می شود که صمیمیت ها رنگ می بازد و به تدریج روان زن و مرد از هم فاصله می گیرد و فقط جسم آنها کنار هم باقی می ماند. پس برای اینکه آرامش خودتان هم بیشتر شود، سعی کنید بهترین رابطه جنسی را داشته باشید.

بالا بردن سطح تحمل

هم زن و هم مرد زمانی که حس می کند توانسته شریک جنسی خوبی باشد و همسرش را سرشار از لذت کند، اعتماد به نفس بالاتری پیدا می کند

وقتی زن و شوهر در اطاق خواب از یکدیگر لذت کامل می برند، توانایی تحمل کاستی های یکدیگر را بیشتر پیدا می کنند. تصور کنید مردی که کمی شلخته است و وسایلش را جمع نمی کند، اگر در رابطه جنسی این هنر را داشته باشد که زنش را کامل ارضا کند، همسرش نیز با جان و دل شلختگی او را پوشش می دهد اما وقتی همین مرد در رابطه جنسی فقط به ارضای خود فکر کند و همسرش بخاطر عدم دریافت معاشقه ی کافی نتواند لذت ببرد، با دیدن کمترین میزان شلختگی همسر، سر او فریاد می زند و شاید دلخوری اش را از جای دیگر اینگونه نشان می دهد.

واکسنی برای خیانت

به نظر شما وقتی زن و مردی نیازهای جنسی اش به طور کامل ارضا شود آیا فضاهای بیرون از کانون خانواده می تواند تحریک های جدی در او ایجاد کند؟ البته ممکن است چنین اتفاقی بیافتد اما احتمالش بسیار کمتر از زمانی است که رابطه جنسی گرمی برقرار نمی کنند. زنی که مورد معاشقه قرار نمی گیرد با دیدن کمترین توجه ممکن است دلش بلرزد زیرا زنان نیاز دارند مورد عشق واقع شوند. هم کلامی و هم عملی و رابطه جنسی بهترین فرصت را به شوهر برای نشان دادن عملی عشق می دهد و حتی نجواهای عاشقانه ی هنگام رابطه جنسی بعد کلامی آنرا هم ارضا می کند. در این صورت خیلی بعید است که مردی با چند تعریف و کمی توجه بتواند نظر زن را به خود جلب کند. از طرفی مرد نیاز دارد تا قدرت خود را در رابطه جنسی نشان دهد. تمکین شریک جنسی اش را ببیند و فانتزی هایی که دوست دارد را با کسی اجرا کند. دوست دارد ببیند که زنی به او وابسته است و برای رابطه جنسی با او اشتیاق دارد، وقتی تمام این ها را در خانه ی خود داشته باشد، بعید به نظر می رسد جایی خارج از خانه به دنبالش بگردد.
رابطه جنسی فواید زیادی دارد و شما برای بهره بردن از آنها کافیست کمی برایش وقت بگذارید و با همسرتان در این زمینه صحبت کنید و از همین امروز فصل جدی را در زندگی مشترک خود برای لذت جنسی از همسر باز کنید

منبع: چاردیواری

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 200 تاريخ : يکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت: 0:56

نفوذ در دلها

عضویت در کانال تنظیم خانواده

بعد از طلاق چکار کنیم

 

بعد از طلاق چکار کنیم

یکی از استرس ‌های بزرگ زن و مرد این است که خبر طلاق را چه ‌طور به اطرافیانشان بدهند و معمولا هر کدام، داستانی برای طلاق‌شان می ‌بافند و بارها آن را برای دیگران تکرار می ‌کنند. در چنین شرایطی این ایده خوبی است که قبلا تمرین کنید چه چیزی را باید چگونه بگویید. تصمیم بگیرید چه میزان از جزییات برای گفتن به آن ها مناسب است. سعی کنید اطلاعات اضافی ندهید. ارائه اطلاعات بیش از حد درباره مشاجرات و یا مثلا خیانت و ... ممکن است موجب شود که بعدا آن ها شما را سرزنش کنند.


دروغ نگویید و پنهان نکنید


بعضی افراد به خصوص خانم ها بعد از طلاق موضوع جدایی ‌شان را از دیگران پنهان می ‌کنند یا دروغ می ‌گویند که این اصلا مطلوب نیست؛ البته این نکته را هم در نظر بگیریم که کسانی که در زندگی فرد نقشی ندارند، ضرورتی ندارد درباره‌ طلاق وی چیزی بدانند و آن فرد می‌تواند درباره این موضوع با آن ها هیچ صحبتی نکند؛ اما دروغ گفتن یا پنهان کردن این موضوع به هر قیمتی، یک سری آسیب ها را در پی دارد.


با آرامش صحبت کنید


هنگامی که می خواهید این خبر را به فامیل بگویید، آرام باشید.
با یک مقدمه طولانی شروع نکنید. اگر این خبر را بدون مقدمه طولانی بگویید و سپس موقعیت را تا آن جا که ممکن است با ظرافت برای آن ها تبیین کنید، مقداری از اضطراب آن ها کم خواهد شد. واکنش های شدید و هیجانی از طرف شما، وقتی اقوام و فامیل سوال می کنند، ممکن است باعث مقابله دوجانبه و قضاوت های نا بجا شود.


از همسر سابقتان زیاد بدگویی نکنید


سپیده دانایی هم در این باره می نویسد: شما و همسر سابقتان اوقات خوشی هم داشته اید یا حداقل فامیل و اقوام روابط مثبت شما را قبلا هم دیده اند. شاید برخی از آن ها هم احتمالا با همسر سابقتان دوستی داشته اند و از او خوششان می آمده، با این توصیف گرچه اکنون از دست او عصبانی هستید اما بدگویی زیاد شما از او می تواند باعث تعجب و ناراحتی برخی شود و از طرفی هم شما عصبانی شوید که چرا آنان از همسر سابقتان طرفداری می کنند. ضمن اینکه تحقیر و سرزنش شدید یک نفر می تواند باعث پیش برداشت های نادرست و کناره گیری دیگران از شما شود چون نگران برخورد شما با خودشان خواهند بود.


رابطه با فامیل را قطع نکنید


شاید فشار ناشی از توضیح دادن و قضاوت های دیگران، شما را به این نتیجه برساند که بهتر است رابطه تان را با فامیل قطع کنید؛ اما این راهکار خوبی نیست، چون اول این که شما نیاز به حمایت اجتماعی دارید، دوم این که همه فامیل قرار نیست با شما بد برخورد کنند، سوم اینکه قطع رابطه با آنان نه تنها فشار را کم نمی کند بلکه سوء تفاهم ها و کنجکاوی ها را بیشتر هم می کند، چهارم و از همه مهم تر این که شما نیاز دارید با مسائل بعد از طلاق سازگار شوید و سریع تر به روال عادی زندگی بازگردید؛ بنابراین روابط خود را با فامیل ادامه دهید هرچند می توانید روابط تان را با برخی از آن ها محدود کنید.


خیلی به قضاوت های فامیل اهمیت ندهید


دیگران جای شما نبودند و تجربیات شما را نداشتند و نمی توانند مانند شما احساس، فکر و رفتار کنند.
آنان براساس شرایط زندگی، سبک و نظر خود، احساس، فکر و رفتار می کنند. اگر شما تلاش های خود را انجام داده اید، با یک یا چند مشاور قبل از طلاق صحبت کرده اید، تصمیمتان را مرور کرده و در نهایت اقدامات لازم را انجام داده اید، دیگر نیازی نیست به خودتان فشار بیاورید تا همه را راضی کنید و آنان حق را به شما بدهند.

این اتفاق نخواهد افتاد چون دیگران جای شما نیستند و نمی توانند باشند؛ البته اگر هم اقدامات لازم و مفیدی برای پیشگیری از طلاق انجام نداده اید و دیگران شما را به این دلیل سرزنش می کنند، بدانید احساس گناه و سرزنش بیش از حد، نه تنها نمی تواند به شما کمک کند، بلکه آسیب زا هم هست.


صبور باشید


اطلاع خبر طلاق با روشی ملایم و آرام به اقوام و افرادی که شما را دوست دارند سبب می شود از حمایت و علاقه مثبت آن ها برخوردار شوید، نه این که با دیگران برای نزاع و مشاجره با همسر سابقتان متحد شوید. طلاق یک مرحله گذار است و دیگران نگران شما هستند، بنابراین به خودتان و آن ها فرصت بدهید تا این خبر را پردازش کنند و با تغییراتی که ایجاد می شود کنار بیایند.
این آسان نیست اما صبر، حمایت و صداقت می تواند عبور از این مرحله را برای هر فردی آسان تر کند

محمدرضا نوربخش کارشناس ارشد مشاوره

روزنامه خراسان

بازنشر از سلامت نیوز

 

 

مشاهده دسته بندی :

بازدید : 42

بخش ویژه کاربران عضو سامانه خدمات

مشاوره آنلاین

سفارش مقاله

مشاوره تلفنی

ویدئو های اموزشی و سلامت

مشاوره حضوری

بخش آموزشی ویژه متاهلین

پرسش و پاسخ جنسی

پرسش و پاسخ احکام شرعی

پرسش و پاسخ پزشکی

پرسش و پاسخ پیامکی

آزمون آمادگی ازدواج

دریافت بسته های آموزشی

کلاسها و دوره های آموزشی

دریافت پیامکهای ا»وزشی

مشاوره ازدواج

مشاوره جنسی



- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 207 تاريخ : سه شنبه 4 اسفند 1394 ساعت: 22:10

رابطه جنسی بهترخواسته هر زن و شوهری می باشد ،آنچه که در این مقاله عنوان می کنیم قانون نیست. قانون گذاشتن برای رابطه جنسی غیرممکن است . آنچه که مهم است این است که کاری که می کنید احساس خوبی به شما و همسرتان بدهد. و این احساس خوب باید بعد از رابطه جنسی هم باقی بماند.

چه زمان باید رابطه جنسی داشته باشیم؟

زمان رابطه جنسی اهمیت چندانی ندارد. آنچه مهم است این است که این زمان، زمانی باشد که هر دو نفر شما احساس راحتی کنید. خیلی از زوجین دوست دارند با سپیده صبح رابطه جنسی برقرار کنند، خیلی ها عصرها را ترجیح می دهند و بعضی دیگر تاریکی شب را. مهمتر از زمان رابطه جنسی، زمانی است که می خواهید با هم بگذرانید. برای اولین رابطه جنسی زمان زیادی را اختصاص دهید. روزهای تعطیل معمولاً بهتر است، می توانید کل روز را، حتی ساعت خواب را، صرف آن کنید.

آیا قبل از رابطه جنسی باید چیزی بخوریم یا بنوشیم؟

از خوردن غذای سنگین قبل از رابطه جنسی خودداری کنید چون خواب آلودتان می کند. غذای سبک بخورید.

کجا باید رابطه جنسی انجام دهیم؟

برای اولین رابطه اینکه کجا رابطه جنسی انجام دهید تصمیم خیلی مهمی است. پیدا کردن جایی که هر دوی شما بتوانید در آن احساس امنیت و آرامش کنید خیلی مهم است.تخت خواب بهترین محل برای عشق بازی است. اتاق خواب همه شرایط لازم برای داشتن یک رابطه جنسی فوق العاده را دارد: گرما، راحتی، فضای کافی . می توانید با هم دوش بگیرید.

آیا هر دوی ما باید در یک زمان ارضاء شویم؟

نگران همزمان کردن ارگاسم ها نباشید. خیلی از خانم ها تازمانیکه تجربه کافی پیدا نکنند، در طول رابطه جنسی ارگاسم نمی شوند. خیلی بعید است که در اولین رابطه جنسی بتوانید هر دو با هم ارضاء شوید. پس سعی کنید که خوش بگذرانید و حتماً به همدیگر بگویید که چه چیز برایتان لذت بخش است و به ارضاء شدنتان کمک میکند.

خانم ها می خواهند که اول حرف بزنند، نزدیک بشوند، و بعد رابطه داشته باشند اما برای آقایون رابطه جنسی همان رنزدیکی است.  زبانی است که مردها برای ابراز احساسات خود استفاده می کنند. رابطه جنسی زبان صمیمیت مردهاست.

میل جنسی: مقایسه خانم ها و آقایان

متخصصین می گویند میل جنسی مردها بیشتر از زنان است اما میل جنسی زنها سیال تر است.

مردها هر زمانی که باشد می توانند به سمتش بروند اما خانم ها فقط وقتی سمت آن می روند که شمعهای خوشبو درخانه روشن باشد و شوهرشان ظرف های شام را شسته باشد. این کلیشه است که در ذهن همه ما وجود دارد، اما آیا واقعیت دارد؟ آیا میل جنسی در مردها قوی تر از زنان است؟

بله درست است. تحقیقات بیشماری نشان داده اند که بااینکه میل جنسی آقایون بیشتر از خانم ها نیست اما رک و راست تر است. اما برخلاف آقایون، منبع میل جنسی در خانم ها پیچیده تر است.

باور عمومی این است که خانم ها اهمیت بیشتری به رابطه احساسی در میل جنسی می دهند اما دیده می شود که به شدت تحت تاثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی هم قرار دارند.

این به آن معنا نیست که مردها به دنبال صمیمیت، عشق، و رابطه نزدیک نیستند. آنها فقط نقش رابطه جنسی را متفاوت تر می بینند. خانم ها می خواهند که اول حرف بزنند، نزدیک بشوند، و بعد رابطه داشته باشند اما برای آقایون رابطه جنسی همان نزدیکی است.  زبانی است که مردها برای ابراز احساسات خود استفاده می کنند. رابطه جنسی زبان صمیمیت مردهاست.

به نقل از تبیان

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 190 تاريخ : سه شنبه 4 اسفند 1394 ساعت: 2:15

ازدواج های خطرناک

عاقبت بعضی ازدواج‌ها از همان ابتدا مشخص است.

ما نمی‌توانیم جلوی زلزله را بگیریم اما جلوی خسارت و تلفات را می‌توانیم. البته عاقبت هیچ ارتباطی، به‌طور صددرصد قابل‌پیش‌بینی نیست اما براساس مطالعات انجام‌گرفته، ازدواج‌هایی که با شکست روبرو شده‌ یا در مرحله آشنایی به هم خورده‌اند وجوه مشترک زیادی با یکدیگر داشته‌اند که براساس دسته‌بندی به چند گروه تقسیم می‌شوند، بنابراین شرط عقل است،

افرادی که برای آشنایی و ازدواج جزو این دسته‌بندی‌ها هستند، محتاط‌تر عمل کنند.

1. ازدواج کم‌سن و سال‌ها


با توجه به اینکه در سنین پایین معیار‌های انتخاب همسر ثبات کمی دارد و به‌دلیل نداشتن استقلال فکری، مالی و ضعف تصمیم‌گیری، انتخاب‌های احساسی و شناخت ناکافی از جنس مخالف، این گروه از ازدواج‌ها از پرخطرترین انواع ازدواج‌ها هستند و افرادی که در این رده سنی (خانم‌های زیر 20 سال و آقایان زیر 24 سال) تصمیم به ازدواج دارند لازم است آموزش‌های لازم را برای ارتباط و شناخت درست ببینند و با مشورت و راهنمایی خانواده‌ها اقدام کنند.

2. ‌ازدواج صرفا جهت التذاذ


اگرچه بخشی از ازدواج می‌تواند تامین غریزه جنسی باشد، اما نیاز جنسی نباید تنها دلیل ازدواج باشد چراکه پس از تامین شدن آن فشار حاصل از شرایط سخت زندگی، مسئولیت‌پذیری و نداشتن برنامه‌ریزی می‌تواند باعث شکست در ازدواج شود.

3. ازدواج ظاهربین‌ها


اگرچه انسان در نگاه اول ممکن است مجذوب زیبایی‌های طرف مقابل شود و توصیه ما مخصوصا به افرادی که ظاهر خیلی برایشان اهمیت دارد به هیچ عنوان، این نیست که نسبت به ظواهر بی‌اهمیت باشند، اما از آنجایی که ظاهر در گذر زمان عادی می‌شود و همیشه پایدار نمی‌ماند، نمی‌تواند تنها معیار برای ازدواج باشد. بنابراین توصیه می‌شود ملاک انتخاب همسر زیبایی ظاهری کنار سایر خصوصیات فردی و شخصیتی افراد باشد نه ‌تنها دلیل انتخابشان.

4. ازدواج تحمیلی


این ازدواج‌ها از سوی خانواده یا براساس رسم و رسومات به طرفین تحمیل می‌شود و بعضی‌اوقات شامل ازدواج‌های فامیلی و قبیله‌ای است که همه چیز در آنها در نظر گرفته می‌شود، به جز خود آن 2 فردی که قرار است با هم تا آخر عمر زیر یک سقف زندگی کنند. همان‌طور که قابل پیش‌بینی است، درصد شکست در این نوع ازدواج‌ها زیاد است و چه بسا حتی در صورت پایداری ازدواج، شیوع خیانت‌های جنسی و عاطفی همسران نسبت به یکدیگر در این نوع ازدواج‌ها بیشتر باشد.

5. ازدواج راه دور


شناخت درست، یکی از ارکان اصلی انتخاب شایسته همسر است. در شناخت‌هایی که 2 طرف نسبت به یکدیگر در فاصله مکانی دوری قرار گرفته‌اند، بخش اعظم ارتباط به وسیله اینترنت، تلفن یا پیامک است که این سطح از شناخت نمی‌تواند برای مهم‌ترین تصمیم زندگی افراد کافی باشد، بنابراین، حتی اگر 2 نفری که قصد ازدواج دارند بنا بر دلایلی، در 2 شهر یا کشور مختلف سکونت دارند، حتی‌المقدور حتی با وجود شرایط سخت دوری راه، اگر واقعا میل به شناخت و ازدواج دارند، لازم است این ارتباط حتما با اطلاع خانواده‌ها باشد و شرایط به گونه‌ای باشد که 2 طرف بعد از هر 10 دفعه مکالمه تلفنی یک دیدار حضوری داشته باشند. نکته مهم این است که دیدارها و صحبت‌ها باید واقعا به قصد شناخت باشد. افرادی بوده‌اند که پیش از ازدواج سال‌ها با یکدیگر ارتباط داشته‌ و ساعت‌ها با هم حرف ‌زده‌ و بیرون رفته‌اند، اما موارد اساسی را در مورد یکدیگر نفهمیده‌اند. چرا؟ چون از همان روز اول تصمیم خودشان را گرفته و طرف مقابل را انتخاب کرده بوده‌اند، بنابراین بررسی نمی‌کرده‌ و دنبال شناخت نبوده‌اند بلکه در دوران آشنایی فقط تفریح می‌کرده و وقت می‌گذرانده‌اند.

6. ازدواج متضاد


هر چقدر هم که بگویید او با خانواده‌اش فرق دارد، باید قبول کنید خانواده مهم‌ترین نقش را در تربیت فرد دارد و همیشه رد پای فرهنگی که با آن بزرگ شده در زندگی‌اش باقی خواهد ماند. بنابراین ازدواج با فردی که با فرهنگی کاملا متفاوت یا حتی متضاد با فرهنگ شما بزرگ شده، می‌تواند زمینه‌ساز اختلافات خانوادگی بزرگی شود. معمولا این اختلافات شامل: اختلاف بر سر مهریه، شکل مراسم، در زمینه دخالت‌های خانوادگی و همچنین اختلاف در زمینه پوشش و سلیقه در مورد تفریحات و مسافرت‌ها می‌شود. پس حتی‌المقدور بهتر است با خانواده‌ای هم‌فرهنگ وصلت کنید.

7. ازدواج انتقامی


وقتی که فردی دچار حادثه ناگواری می‌شود یا عزیزی را به هر شکلی از دست می‌دهد، اغلب سعی در ترمیم زخم ایجادشده در روح و روان خود دارد. متاسفانه برخی از افراد برای ترمیم زخم‌های خودشان است که ازدواج می‌کنند در حالی که این کار کاملا اشتباه است و تبعات بسیار زیادی خواهد داشت. خیلی از افرادی که بلافاصله بعد از یک تروما (آسیب) و برای اجتناب از رنجی که می‌کشند، ازدواج می‌کنند، بعد از مدتی انگار که از یک خواب عمیق بیدار شده باشند از مواجه شدن با اشتباهی که مرتکب شده‌اند یکه می‌خورند و می‌گویند: «اون اینجوری نبود، قبل از ازدواج یه طور دیگه بود، بعد از ازدواج تغییر کرد». جواب این است که: او هیچ تغییری نکرده، این تو بودی که او را خوب نشناختی و برای در آمدن از چاله خود را به چاه انداختی.

پس بیایید جملات این‌چنینی را که هر چه قسمت باشد، همان می‌شود و تقدیر چنین است را کنار بگذارید و آگاهانه انتخاب کنید.

منبع: FAMILY THERAPY by S.Gladding

بازنشر: هفته نامه سلامت / سلامت نیوز

 

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 186 تاريخ : سه شنبه 4 اسفند 1394 ساعت: 2:15

نکات مهم در مورد مراکز مشاوره ازدواج

نکات مهم در مورد مراکز مشاوره ازدواج

دکتر ایراندخت فیاض در برنامه "گفت‌وگوی اجتماعی" رادیو گفت‌وگو با بیان اینکه در ایران، ارزیابی ملی یا کلان بابت تاثیرگذاری مراکز مشاوره نداشته ایم، گفت: در مراکز مشاوره بحث تحکیم مطرح نیست زیرا این کلینیک ها تخصصی عمل می کنند و باورها و نگرش افراد را تغییر می دهند، نشان دهنده این است که این مراکز یک مسکن محسوب نمی شود، بلکه راه درمان را در اختیار افراد قرار می دهند.


برنامه "گفت‌وگوی اجتماعی" با موضوع پاراکلینیک های تخصصی ازدواج و با حضور دکتر مهدی بیاتی روانشناس، دکتر ایراندخت فیاض عضو کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی و دکتر فاطمه فراهانی عضو هیئت علمی دانشگاه و مدیر گروه فرهنگی روانه آنتن شد.


دکتر مهدی بیاتی در ابتدا با تاکید بر اهمیت و ضرورت وجود پاراکلینیک های تخصصی ازدواج، اظهار داشت: متاسفانه در کشورمان، سراغ راهکارهایی می رویم که جوابگوی مشکلات نیست. شاید اگر سه دهه پیش وارد گستردگی مشکلات می شدیم، امروز بزه ها، آسیب ها و پدیده های نوظهور اجتماعی در حوزه ازدواج را کمتر شاهد بودیم.


وی با اشاره به وقوع بحران خانواده گفت: این بحران توسط جامعه شناسان و روانشناسان در دهه های گذشته فریاد زده می شد ولی کسی باور نداشت اما امروز وقتی فرآیند طلاق به مرحله ای رسیده است که از هر چهار ازدواج یکی به جدایی می انجامد، جامعه تازه به تکاپو افتاده است.


وی افزود: خیلی ها در پاسخ به این سوال که چه باید کرد، تک بعدی می نگرند. بدون شک وجود کلینیک های تخصصی ازدواج ضروری است ولی اشکال اینجا است که افرادی که برای مشاوره به این کلینیک ها مراجعه می کنند، افرادی هستند که در آستانه جدایی قرار دارند و قصد دارند خودشان را اثبات کنند، بنابراین در این حالت زیاد بودن کلینیک ها باعث کم شدن مسئله طلاق نمی شود.


بیاتی با اشاره به کم بودن افرادی که علاقه مند به حضور در کلینیک های تخصصی ازدواج هستند، بیان داشت: افرادی که وارد این کلینیک های می شوند، دائما از سوی اجتماع و خانواده به عنوان افراد مشکل دار، تلقی می شوند.


این روانشناس با تاکید بر اینکه باید برای رفتن افراد به مشاوره ها ایجاد انگیزه کرد، اظهار داشت: باید به وسیله تبلیغات به آنها گفته شود که اگر به مشاوره بروند، در زندگی موفق تر خواهند بود که این باعث ایجاد انگیزه می شود و اجباری بودن شرایط را تغییر نمی دهد زیرا ما می خواهیم آمار طلاق کاهش پیدا کند که با اجبار این اتفاق نمی افتد.
وی ادامه داد: زمانی این موضوع باعث تحکیم خانواده خواهد شد که به این ضرورت برسیم که این کلینیک ها می تواند در پروسه دوام تحکیم خانواده به من کمک کند و نقش های پدر و مادر و دیگر افراد در زندگی باعث موفقیت فردی من می شود. متاسفانه این باور در افراد وجود ندارد.


در ادامه دکتر ایراندخت فیاض، وجود کلینیک های تخصصی را ضروری دانست و عنوان داشت: وجود این کلینیک ها برای تقویت بنیان خانواده موثر است و در این شکی نیست. البته این کلینیک ها دو وجه دارند؛ یک وجه آن مربوط به کاهش اختلالات خانوادگی و درمان آن مشکلات است که نقش کلینیک ها تسهیل کننده است.


عضو کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: بخش دیگر و وجه دیگر کلینیک ها پیشگیری است که قبل از ازدواج می باشد یعنی زوج ها در این زمان به این کلینیک ها می روند و چگونگی زندگی با دوام را آنجا آموزش می بینند که در هر دو حالت این کلینیک ها مورد نیاز خانواده است.


وی در پاسخ به این سوال که آیا این کلینیک ها توانسته اند رسالت خود را انجام دهند، گفت: اگر جامعه ناموفق بوده است، ارتباطی به کلینیک های تخصصی ندارد، زیرا کلینیک ها خیلی محدود است و جامعه آماری که این کلینیک ها پوشش می دهند، خیلی کم است و به همین جهت نقش زیادی ندارند. اگر بخواهیم نقش واقعی اینها را بدانیم، باید از میان کسانی که به این مراکز مراجعه کردند بررسی انجام دهیم که تا چه میزان تاثیر گذار بوده اند.
در ادامه دکتر فاطمه فراهانی کارکرد مراکز مشاوره در جوامع را آگاهی بخشی و مهارت افزایی افراد دانست و بیان داشت: متاسفانه به دلیل اینکه هنوز نگرش کلی جامعه برای بهره مندی از این ظرفیت ها، نگرش صحیحی نیست، این کلینیک ها نیز نتوانسته اند جایگاه تعریف شده ای داشته باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: این کلینیک ها می توانند هم در بعد تشکیل خانواده و هم در بعد تحکیم و تعالی و پیشرفت خانواده در مسیر اهداف ارزشی، کمک شایانی کنند. وجود مراکز مشاوره به این شکل در میان افراد جامعه جا افتاده است که نقش قرص مسکن را دارد یعنی افراد هنگامی که به یک شرایط بدی رسیده اند، برای اینکه این مشکل بتواند حل شود تا این درد تسکین پیدا کند، به این مراکز مراجعه می شود. بنابراین این کلینیک ها نتوانسته اند نقش خودشان را برای جلوگیری از روند رو به افزایش طلاق ایفا کنند.
در ادامه فیاض با بیان اینکه در ایران ارزیابی ملی یا کلان بابت تاثیرگذاری مراکز مشاوره نداشته ایم، گقت: در مراکز مشاوره بحث تحکیم مطرح نیست؛ زیرا این کلینیک ها تخصصی عمل می کنند و اساسا جهان به سمت دانش تخصصی پیش می رود. اینکه کلینیک ها باورها و نگرش افراد را تغییر می دهند، نشان دهنده این است که این مراکز یک مسکن محسوب نمی شود، بلکه راه درمان را در اختیار افراد قرار می دهند.


در ادامه دکتر فراهانی با تاکید بر وجود مراکزی که نتیجه عملکرد کلینیک های تخصصی را بررسی کرده اند اظهار داشت: این مراکز نشان می دهند، کلینیک های تخصی علی رغم اینکه باید به تشکیل زندگی و ازدواج آگاهانه و پایدار کمک کند و همچنین از روند رو به ازدیاد طلاق جلوگیری کند، این موفقیت را نداشته اند.
شایان ذکر است؛ برنامه "گفت‌وگوی اجتماعی" هر روز ساعت 13:30 از شبکه رادیویی گفت‌وگو پخش می شود رود و فایل صوتی آن در سایت شبکه موجود است

منبع: سلامت نیوز

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 196 تاريخ : دوشنبه 3 اسفند 1394 ساعت: 17:47

چطور در مورد خبرهای بد با همسرمان صحبت کنیم

 

چطور در مورد خبرهای بد با همسرمان صحبت کنیم

ترس ما از صحبت کردن با همسرمان درباره اتفاقات پیش‌آمده مساله رایجی است که معمولا در بین زوج‌ها دیده می‌شود. مانند بسیاری از مسائل حل نشده در این بین افکار و تصورات اشتباهی وجود دارد که مانع از صحبت کردن طرفین با یکدیگر می‌شود. شناخت این برداشت‌های اشتباه و فکر واقعی در پشت آن، در ابتدا باعث می‌شود که قدم اول را در حل این گونه مسائل برداریم.

تصورات اشتباه

ابتدا باید سعی کنید با تصورات غلط که در زیر به آن اشاره می‌شود، مقابله کنید و سعی کنید تکنیک‌هایی را یاد بگیرید که به بهبود رابطه شما و همسرتان کمک می‌کند.

1ـ اگر با همسرم صحبت کنم خودم ضایع می‌شوم.

احتمالا در پشت این فکر نوعی مقاومت طولانی مدت درباره حرف زدن و گوش کردن وجود دارد.

2ـ اگر به همسرم بگویم چطور دلم را شکسته او را بیشتر از خود رانده‌ام.

در پس این فکر این تصور وجود دارد که همسر من خودش باید بفهمد من چه احساسی دارم نه این‌که من به او بگویم چه احساسی دارم.

3ـ اگر به حرف‌های همسرم گوش کنم فکر می‌کند که با او موافق هستم.

حتما پشت این فکر این تصور اشتباه وجود دارد که من باید حرف آخر را بزنم و تعیین کننده مسیر بحث باشم.

4ـ اگر صحبت کنم و بگویم چه چیز آزارم می‌دهد فاصله من از همسرم بیشتر می‌شود. صحبت کردن راجع به مسائل پیش آمده باعث می‌شود متوجه شوید در درون همسرتان چه می‌گذرد تا قدمی به سوی رفع اختلاف و سازش بردارید. برعکس وقتی به همسرتان می‌گویید که چه چیزی باعث ناراحتی شما شده است اجازه می‌دهید همسرتان متوجه شود وبه رنجش شما پی ببرد.

5ـ اگر به سهم خود در بروز مشکلات اعتراف کنم همسرم دیگر مرا تحویل نمی‌گیرد یا علیه خودم استفاده می‌کند. برعکس اگر هر یک از ما سهم خود را در بروز مشکلات پیش آمده بپذیریم اولین قدم را در راه اصلاح روابط خود برداشته‌ایم و این کار باعث می‌شود بتوانیم مسئولانه و بی‌پرده به اشتباهات خود اعتراف کنیم.

راه‌های اشتباه

در بسیاری از مراجعات زوج‌ها به روان‌شناسان دیده می‌شود که بسیاری از آنها از راه‌های اشتباه، وارد حل کردن مساله پیش آمده با همسر خود می‌شوند و اغلب این کارها باعث می‌شود تا به مشکلات بیشتر دامن زده شود و نه‌تنها گرهی از مشکل باز نشود، بلکه تبعات بدتری نیز گریبان همسران را بگیرد. دو روش رایج و اشتباه مورد استفاده زوج‌ها در این گونه مسائل سکوت کردن و دعوا راه انداختن است که در زیر به طور مجزا به آنها پرداخته می‌شود و راه‌حل‌های جایگزین آن نیز معرفی می‌شود.

1ـ سکوت کردن

رایج‌ترین حل مساله ممکن مخصوصا در خانم‌ها سکوت کردن است. این‌که مهر سکوت به لب بزنید و همه چیز را در خود بریزید چیزی را حل نمی‌کند. سکوت تنها باعث می‌شود شانس خود را برای ارتباط متقابل از سوی همسرتان از دست بدهید و در آشتی را به روی خود ببندید. درست است که سکوت سرشار از ناگفته‌هاست ولی بهتر است این حرف‌های زده نشده را به شیوه‌ای منطقی و معقول با همسر خود در میان بگذارید،نه این‌که روزها و ماه‌ها به انتظار این بنشینید که همسر شما خود به سراغتان بیاید و درباره اتفاق بد پیشامده با شما صحبت کند. بدترین پیامد سکوت کردن این مساله است که شما با این کار نارضایتی خود را فروخورده و آن را به خشمی بی‌انتها در درون خود تبدیل می‌کنید.

2ـ دعوا راه انداختن

شما با دعوا راه انداختن خشم افسارگسیخته‌ای که به احتمال زیاد از مدت‌ها قبل آن را تجربه کرده‌اید، بر سر همسرتان خالی می‌کنید و سعی می‌کنید با این کار نشان دهید تا چه اندازه عصبانی هستید، تا شاید همسرتان درددل واقعی شما را بفهمد. البته در بیشتر موارد هر یک از طرفین این توجیه را برای رفتار خود می‌آورد که سرکوب کردن احساسات کار خطرناک و بیمارگونه‌ای است و باید به هر نحو ممکن میزان ناراحتی خود را از اتفاق پیش آمده به همسرم نشان دهم.

اما نکته اینجاست که ممکن است نشان دادن احساس خشم به همسر در کوتاه مدت مفید باشد، اما در بلندمدت باعث می‌شود که شما در نزد همسرتان تبدیل به فردی خشن و کم‌طاقت جلوه کنید که یاد نگرفته است به شیوه صحیح هیجان خود را بروز دهد. البته که فروخوردن احساسات ناراحتی و عصبانیت در قبال مسائل پیش آمده اصلا توصیه نمی‌شود، ولی مدیریت هیجان بخصوص هیجانات ناراحت‌کننده بسیار مفید است و اغلب باعث می‌شود کنترل بهتری بر روی احساسات خود داشته باشید تا به راه‌حل مناسب‌تری برسید.

راه‌های صحیح

موقعیت مناسبی را برای صحبت با همسر خود ترتیب دهید و ترجیحا زمانی را انتخاب کنید که هر دوی شما از نظر روحی و جسمی آمادگی گوش دادن به صحبت‌های یکدیگر را دارید. نکته مهم و حیاتی در مواجهه با این مسائل هنر گوش کردن است که می‌تواند نیمی از راه‌حل موجود باشد. نکاتی که در زیر عنوان شده است بر محوریت هنر گوش دادن به یکدیگر مطرح شده است، چون اعتقاد بر این است تا زمانی که ما راه گوش دادن به حرف‌های یکدیگر را بر خود ببندیم و تنها متوجه حرف‌های خود باشیم هیچ مشکلی حل نخواهد شد.

1ـ صمیمانه گوش کنید

سعی کنید با گوش کردن به دنیای همسرتان وارد شوید و از چشم او به موضوع پیش آمده نگاه کنید.یعنی به شکل غیرتدافعی و غیررقابت‌جویانه از خودتان بپرسید همسرم سعی دارد چه چیزی را به من بفهماند و روی چه مساله‌ای در حرف‌های خود تاکید دارد. بکوشید بعد از مدتی که از صحبت‌های همسر شما گذشت به او خلاصه‌ای از مطالبی که گفته را بیان کنید. با این کار همسر شما متوجه می‌شود که کاملا به حرف‌های او گوش می‌کنید و به صحبت کردن ترغیب می‌شود.

2ـ استفاده از فن معاوضه

زوج‌ها غالبا بدون این‌که بدانند دعوا بر سر چیست با هم می‌جنگند و جر و بحث راه می‌اندازند و اغلب بدون این‌که نقطه نظر همسرشان را درک کنند درستی آن را زیر سوال می‌برند و یا مخالفت می‌کنند. منظور این روش آن است که کمک کند شمای شنونده گوش کنید و ببینید همسرتان چه می‌گوید و شمای گوینده احساس کنید به حرفتان گوش داده می‌شود.

به این صورت وقتی که در حال بحث بر سر موضوعی هستید و یکی از شما آزرده یا عصبانی شد شما یا همسرتان فرمان ایست می‌دهید و جای خود را به‌عنوان گوینده یا شنونده عوض می‌کنید و با این کار از تحمیل نظرهای خود دست بر می‌دارید. و به دنیای همسرتان قدم می‌گذارید. با این کار از تنش میان شما و همسرتان کاسته می‌شود و روند گفت‌وگوی طبیعی را بدون عصبانیت پی خواهید گرفت.

3ـ فن خلع سلاح

این روش به شما کمک می‌کند به جای دفاع از گفته‌های خود به گفته‌های همسرتان متمرکز شوید و از این طریق اختلاف پیش آمده را حل کنید. در این تمرین شما به نوبت حقیقت دیدگاه همسرتان را که خالصانه با آن موافق هستید کشف کرده و به طریقه‌ای خیرخواهانه و مجاب‌کننده آن را تصدیق خواهید کرد. این کار باعث می‌شود موضوع اصلی که باعث ناراحتی شما یا همسرتان شده است کشف شود و از گفت‌وگوهای حاشیه‌ای پرهیز شود.

چند راهنمای کلی را به خاطر بسپارید

1ـ پیش از باز کردن سر صحبت فکر کنید دوست دارید صحبت شما با همسرتان به کجا برسد و چه مساله‌ای حل شود.

2ـ سعی کنید الگوهای آشنای قدیمی صحبت با همسرتان از جمله تحقیر و سرزنش کردن را که دیگر کاربردی ندارد فراموش کنید.

3ـ به هر کلمه‌ای که از دهان همسرتان بیرون می‌آید واکنش نشان ندهید و یک جا برای پاسخ‌های ناقص او قرار دهید.

4ـ وقتی با همسرتان صحبت می‌کنید به او بفهمانید برای او ارزش قائل هستید و سراپا گوش هستید که ببینید او چه می‌خواهد بگوید

منبع: جام جم

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 258 تاريخ : دوشنبه 3 اسفند 1394 ساعت: 6:07

برای ازدواج چقدر به ظاهر اهمیت دهیم

در زندگی با سه موضوع مهم شروع عشق، تناسب و ارتباط موثر با همسر سر و کار داشته که باید مدیریت صحیحی نسبت به آنها داشته باشیم.

حجت الاسلام قاسم حیدری در کارگاه مدیریت ازدواج آسان، با اشاره به اینکه موضوع ابتدایی زندگی، آغاز عشق است، افزود: گذر زمان با تناسب داشتن افراد با هم هیچ تاثیری در استارت عشق نداشته و ازدواج‌های اجباری یا عشق‌های یکطرفه راهی جز طلاق ندارد.

زیبایی در کنار سایر تناسبات

وی با بیان اینکه زیبایی همراه با کفویت اهمیت دارد، یادآور شد: وقتی من از زیبایی همسرم بهره می‌برم که سایر تناسبات هم وجود داشته باشد و ازدواج تنها به خاطر زیبایی کاری اشتباه است. وقتی زیبایی بزرگ جلوه کند سایر خصوصیات دیده نمی‌شود. زیبایی همراه با امنیت ارزش داشته و زیبایی که در معرض برداشت همگان باشد حتی برای همسر تخریب کننده نیز خواهد بود

این مدرس دانشگاه و حوزه، با بیان اینکه در موضوع استارت عشق مسئله زیبایی و تیپ مطرح است، اظهار کرد: زیبایی امری خصوصی بوده و خود شخص باید نظر بدهد یعنی بررسی فاکتورهای مختلف زیبایی از این جهت که چقدر برای خود شخص اهمیت داشته مهم است. البته رضایت خانواده هم لازم است. این رضایت بر میل و علاقه خود شخص اثر مثبت داشته و باید خانواده نیز از طرف مقابل بدشان نیاید.

وی با بیان اینکه ازدواج‌های اجباری اغلب در ازدواج‌های فامیلی اتفاق می‌افتد‌، تصریح کرد: گاهی اوقات والدین با دادن وعده‌های حمایتی و اقتصادی، جوان را راضی به پذیرش ازدواج کرده و او نیز به این تصور که بعداً در جریان زندگی علاقه بوجود می‌آید به این ازدواج تن می‌دهد.

حیدری ادامه داد: تعلق و وابستگی عمیق عاطفی زن به مرد به دلیل ترشح هورمون‌های اکسی‌توسین، واسوپرسین و پروژسترون در جریان تبادلات عاطفی و جنسی است. اگر در ارتباطات حریم‌ها رعایت نشود باعث آسیب زدن به حس تعلق و وابستگی عاطفی همسر و بوجود آمدن اضطراب و استرس در زندگی مشترک به جای آرامش می‌شود

منبع: ایسنا

- - , .

پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان tanzimekhanevadeh بازدید : 200 تاريخ : يکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت: 18:13